میوه باغ بهشت بلکه ازان نیز به از جامی غزل 836
1. میوه باغ بهشت بلکه ازان نیز به
سیب زنخدان توست متعناالله به
...
1. میوه باغ بهشت بلکه ازان نیز به
سیب زنخدان توست متعناالله به
...
1. ز هر طرف که درآمد گشاده رخ آن ماه
مرا مشاهده شد سر ثم وجه الله
...
1. آب چشمم تا به ماهی رفت و آهم تا به ماه
هست بر درد دل من ماه تا ماهی گواه
...
1. اینک سوار می رسد آن ترک کج کلاه
خلقی نهاده روی تظلم به خاک راه
...
1. آن دو رخ را که نبینیم مگر ماه به ماه
به جمال تو که هستیم به جان نیکو خواه
...
1. همچو شمعم به زبان شعله زند آتش آه
گر نه بگشایدم از سینه بر او تیغ تو راه
...
1. حلقه زلفش گشاد باد سحرگاه
اشرق شمس الضحی بنور محیاه
...
1. رمید آن آهوی مشکین ز من آه
نای عنی غزال کنت اهواه
...
1. دلم شبها کشد زان دام زلف آه
بهذا نال زلفی دام زلفاه
...
1. ای بر سریر حسن جم آیین و کی شکوه
از سنگ جور و بار غمت پشت ما به کوه
...
1. منع سماع نغمه نی می کند فقیه
بیچاره پی نبرد به سر نفخت فیه
...
1. حدیث جم و جام لاغ است و لابه
خوش آن سر که با جام گوید قرابه
...