فاتحة الشباب - غزلیات در دیوان اشعار جامی

1020 اثر از فاتحة الشباب - غزلیات در دیوان اشعار جامی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه جامی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 34 از این مجموعه هستید.

با تو آنان که حدیث چو منی می گویند از جامی غزل 394

1. با تو آنان که حدیث چو منی می گویند
پیش جان قصه فرسوده تنی می گویند

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

لبم از شعله شوق آبله پر خون زد از جامی غزل 395

1. لبم از شعله شوق آبله پر خون زد
بهر پابوس تو جان خیمه ز تن بیرون زد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

آن کج کله چو کاکل گلبوی شانه زد از جامی غزل 396

1. آن کج کله چو کاکل گلبوی شانه زد
از رشک شانه آتشم از دل زبانه زد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

یار کز ساعد آستین بر زد از جامی غزل 397

1. یار کز ساعد آستین بر زد
بهر تاراج عقل و دین برزد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

تو را چو مشک تر از برگ یاسمین خیزد از جامی غزل 398

1. تو را چو مشک تر از برگ یاسمین خیزد
چه فتنه کز پی تاراج عقل و دین خیزد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

چو مست من ز خمار شبانه برخیزد از جامی غزل 399

1. چو مست من ز خمار شبانه برخیزد
هزار فتنه و شور از زمانه برخیزد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

جان بخشد از لب کشته را وانگه به خون از جامی غزل 400

1. جان بخشد از لب کشته را وانگه به خون فرمان دهد
خون خواری آن شوخ بین کز بهر کشتن جان دهد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

می رسد باد صبا وز یار یادم می دهد از جامی غزل 401

1. می رسد باد صبا وز یار یادم می دهد
زان خرامان سرو خوش رفتار یادم می دهد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

گفتم از تو بر دلم هر دم کم از صد غم از جامی غزل 402

1. گفتم از تو بر دلم هر دم کم از صد غم مباد
زیر لب خندید و گفتا بیش باد و کم مباد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

جز سر کویش من آواره را مسکن مباد از جامی غزل 403

1. جز سر کویش من آواره را مسکن مباد
بلبل بی خان و مان را جای جز گلشن مباد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

هر که خواهد سوی آن شوخ ستمگر گذرد از جامی غزل 404

1. هر که خواهد سوی آن شوخ ستمگر گذرد
واجب آنست که اول قدم از سر گذرد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

صبح ما از تو به غم شام به ماتم گذرد از جامی غزل 405

1. صبح ما از تو به غم شام به ماتم گذرد
صبح و شام کسی از عشق چنین کم گذرد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت