فاتحة الشباب - غزلیات در دیوان اشعار جامی

1020 اثر از فاتحة الشباب - غزلیات در دیوان اشعار جامی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه جامی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 33 از این مجموعه هستید.

نمی خواهم که با من هیچ یاری همنشین از جامی غزل 382

1. نمی خواهم که با من هیچ یاری همنشین گردد
که می ترسم دلش ز اندوه من اندوهگین گردد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

رسید قاصد و درجی ز مشک ناب آورد از جامی غزل 383

1. رسید قاصد و درجی ز مشک ناب آورد
چه جای درج که درجی در خوشاب آورد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 9 بیت

سحر نسیم صبامژده حبیب آورد از جامی غزل 384

1. سحر نسیم صبامژده حبیب آورد
نوید مقدم گل سوی عندلیب آورد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

مهی که حسن خطش بر بتان شکست آورد از جامی غزل 385

1. مهی که حسن خطش بر بتان شکست آورد
دل مرا به دو انگشت خط به دست آورد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

یاد آن مطرب که ما را هر چه بود از یاد از جامی غزل 386

1. یاد آن مطرب که ما را هر چه بود از یاد برد
بادی اندر نی دمید اندیشه ها را باد برد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

آهوی چشم تو دل شیران دین برد از جامی غزل 387

1. آهوی چشم تو دل شیران دین برد
آهو که دید کو دل شیران چنین برد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

کو صبا تا ره به سرو خوش خرام من برد از جامی غزل 388

1. کو صبا تا ره به سرو خوش خرام من برد
گه سلام او رساند گه پیام من برد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

نه پیکی که از ما پیامش برد از جامی غزل 389

1. نه پیکی که از ما پیامش برد
نه بادی که روزی سلامش برد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

یار جستم که غم از خاطر غمگین ببرد از جامی غزل 390

1. یار جستم که غم از خاطر غمگین ببرد
نه که جان کاهد و دل خون کند و دین ببرد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 9 بیت

دل قدت را بلاست می‌گوید از جامی غزل 392

1. دل قدت را بلاست می‌گوید
کج نگویم که راست می‌گوید

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

با تو آن کس که ز هر جا سخنی می گوید از جامی غزل 393

1. با تو آن کس که ز هر جا سخنی می گوید
حیفم آید که حدیث چو منی می گوید

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت