آن مخنث به بام همسایه از جامی هفت اورنگ 36
1. آن مخنث به بام همسایه
رفت از همت فرومایه
...
1. آن مخنث به بام همسایه
رفت از همت فرومایه
...
1. هست قول نبی که دنیی دون
وانچه جز ذکر ایزد بیچون
...
1. با پسر گفت پیری از همدان
کای در اطوار کار خود همه دان
...
1. عاشق صدق جو چو دریابد
ظلمت خود ز خود عنان تابد
...
1. از رخ شاهزاده گلخنیی
یافت در دل ز مهر روشنیی
...
1. عشق عاشق چو سر کشد به کمال
شود از غیر عشق فارغ بال
...
1. عشق مجنون بدین مقام رسید
از تک و پوی و گفت و گوی رهید
...
1. ای فروغ جمال تو خوبان
پرتو خوبی تو محبوبان
...
1. پیر توحید شیخ محیی الدین
آفتاب سپهر کشف و یقین
...
1. شب علی موفق آن شه دین
رفت در خواب سوی خلد برین
...
1. بوعلی رودباری آن شه دین
خسرو بارگاه صدق و یقین
...
1. از صف صوفیان سبک سیری
در سیاحت گذشت بر دیری
...