بود ازین گونه مرده بوبکر از جامی هفت اورنگ 71
1. بود ازین گونه مرده بوبکر
رسته از کید زرق و حیله و مکر
...
1. بود ازین گونه مرده بوبکر
رسته از کید زرق و حیله و مکر
...
1. زنگی روی چون در دوزخ
بینیی همچو موری مطبخ
...
1. گفت خیرالبشر رسول خدای
آن فزون از همه به دانش و رای
...
1. زد حکیمی به طرف باغ قدم
دید زاغ و کبوتری با هم
...
1. هر که در زی پاک کیشان است
به حدیث نبی از ایشان است
...
1. زآل فرعون بود ناسره ای
هرزه گو مسخ روی مسخره ای
...
1. بود در دل چنان که این دفتر
نبود از نصف اولین کمتر
...