آثار جامی

صفحه 6 از 8
8 اثر از سلسلةالذهب - دفتر دوم در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سلسلةالذهب - دفتر دوم در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار جامی / هفت اورنگ جامی / سلسلةالذهب - دفتر دوم در هفت اورنگ

سلسلةالذهب - دفتر دوم در هفت اورنگ جامی

1 هر که را دیده نی به حق بیناست دیده او به دید حق نه سزاست

2 تا نگردد به حکم «بی یبصر» دیده تو به عین حق ناظر

3 نیست امکان جمال حق دیدن گل ز باغ شهود حق چیدن

4 چون تو سازی روان ز نافله ها به دیار قبول قافله ها

1 باز گردم به قصه دختر که شدش خون ز انتظار جگر

2 یار خفته به خواب و او بیدار چون شود از وصال برخوردار

3 دایه را گفت خواب او بگشای زنگ حرمان ز خاطرم بزدای

4 خفته مرده ست و عشق با مرده نیست جز کار جان افسرده

1 صرصر مرگ را ببین چه فن است سر شکن بیخ کن ثمر فکن است

2 شاخ پیوندها شکسته اوست بیخ امیدها گسسته اوست

3 وی فکنده ست ازین درخت بلند میوه نارسیده فرزند

4 چند کردن به حول و قوت فخر کثمود الذین جابوا الصخر

1 لقمه ماهی فنا ذوالنون سالی آمد به عزم حج بیرون

2 گفت دیدم که در میان طواف رفت نوری به آسمان ز مطاف

3 پشت خود را به خانه بنهادم واندر آن داد فکر می دادم

4 ناله ای ناگهم رسیده به گوش که برآمد ز من فغان و خروش

1 معتمر چون بدید صورت حال بر ضمیرش نشست گرد ملال

2 گام زد در ره پریشانی داد رخت خرد به حیرانی

3 کان همه نالش از زبان که بود وان همه سوزش از فغان که بود

4 چیست این ناله کیست نالنده باز در خامشی سگالنده

1 معتمر گفت آن منم اینک هر چه خواهی ضمان منم اینک

2 خواست چندان زر تمام عیار که مثاقیل آن رسد به هزار

3 بعد ازان نیز ده هزار درم سیم خالص نه بیش ازان و نه کم

4 جامگی صد ز بردهای یمن صد دیگر ازان فزون به ثمن

1 بعد شش سال معتمر یا هفت به سر روضه نبی می رفت

2 راه عمدا بر آن دیار افکند بر سر قبرشان گذار افکند

3 دید بر خاک آن دو اندهمند سر کشیده یکی درخت بلند

4 چون به عبرت نگاه کرد در آن دید خطهای سرخ و زرد بر آن

1 تحفه و شیخ در سخن بودند رازگوی نو و کهن بودند

2 تاجر دین و دل ز دست شده در لگدکوب غصه پست شده

3 ناگهانی ز در درون آمد سوی آن بندی زبون آمدی

4 شیخ را چون بدید خرم شد دلش از کار تحفه بی غم شد

1 هم ز وی آورند کز اصحاب دید شخصیتش بعد مرگ به خواب

2 که بسی شور و بی قراری داشت گریه و اضطراب و زاری داشت

3 گفت شیخا چه حالت است تو را که ز مردن ملالت است تو را

4 گویی از حال خود نه خرسندی که بدین عالم آرزومندی

1 هر که در زی پاک کیشان است به حدیث نبی از ایشان است

2 با تو گویم که زی ایشان چیست گر توانی به زی ایشان زیست

3 اتباع شریعت نبوی اقتدای طریق مصطفوی

4 تن به آداب او درآوردن دل به اخلاق او بپروردن

آثار جامی

8 اثر از سلسلةالذهب - دفتر دوم در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سلسلةالذهب - دفتر دوم در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.