آثار جامی

صفحه 7 از 19
19 اثر از سلسلةالذهب - دفتر اول در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سلسلةالذهب - دفتر اول در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار جامی / هفت اورنگ جامی / سلسلةالذهب - دفتر اول در هفت اورنگ

سلسلةالذهب - دفتر اول در هفت اورنگ جامی

1 از نبی اینما تولوا خوان ثم وجه اللاه ش متمم دان

2 یعنی آن سو که روی قصد آری تا حق بندگیش بگزاری

3 وجه حق کان بود حقیقت او باشد آنجا به سوی او کن رو

4 هیچ جا را نکرد استثنا پس بود عین حق عیان همه جا

1 گر مصلی کند به وقت صلاة روی در کعبه از جمیع جهات

2 باشد از حق بدان جهت مأمور ور نه حق نیست اندر آن محصور

3 روی در روی او بود هیچ کس نیست در قبله مصلی و بس

4 گر چه در هر جهت بود موجود لیک در یک جهت شود مسجود

1 چون نه جسم است حق نه جسمانی نه هیولاست نی هیولانی

2 باشد از حیز و جهت بیرون وز حدود مشابهت بیرون

3 هست من حیث ذاته الأقدس صفت او همین تجرد و بس

4 لیک چون در مراتب امکان گشت ظاهر به صورت اعیان

1 حمد تسبیح حق بدین قانون که رسانیده شد به عرض اکنون

2 به لسان دلالت آمد و حال نه به ترتیب لفظ و حرف و مقال

3 وین به سمع خرد شود مدرک واندر این نیست هیچ کس را شک

4 لیک ارباب کشف و اهل عیان در جماد و نبات و هر حیوان

1 گر چه آمد بسیط اصل کلام باشد آن را مراتب و اقسام

2 هست اصل بسیط آن ز صفات ز صفاتی که هست لازم ذات

3 حق تعالی حقایق اسرار چون کند بهر قایلان اظهار

4 صفتی را که هست مبداء آن کرده نامش کلام اهل لسان

1 دیگری زان فریق گویم کیست آنکه در هر عمل به وسوسه زیست

2 نیست در راه دین وظیفه او غیر وسواس در نماز و وضو

3 رو سوی کوزه و سبو نکند جز در آب روان وضو نکند

4 خود چه آب روان که دریایی دور قعری فراخ پهنایی

1 ابلهی رخت خود به خواب سپرد رختش از تن کشید و دزد ببرد

2 جز ازاری که بودش اندر پای کش ز بی قیمتی گذاشت به جای

3 چون متاعی که با بها باشد آفت دزدش از قفا باشد

4 کاله آن به که کم عیاری او کند از دزد پاسداری او

1 سوی وسواس او گراید دیو همچو خون در رگش درآید ریو

2 گه بگوید نویت پی در پی گه به لاحول سازد آن را طی

3 گه کند پست و گه بلند آهنگ گه گزیند شتاب و گاه درنگ

4 گاه تا دوش ها برآرد دست گه به پهلو فرو گذارد دست

1 راهدانی مرید خود را دید که به قصد نماز می کوشید

2 بهر تحریمه دست برمی داشت باز ناکرده اش همی انگاشت

3 همچنین بارها مکرر کرد شیخ را حال او مکدر کرد

4 گفت ای جاهل این طریقه کیست امر حق یا نه قول و فعل نبیست

1 خدمت مولوی چه صبح و شام دارد اندر کتابخانه مقام

2 متعلق دلش به هر ورقی در خیالش ز هر ورق سبقی

3 نه شبش را فروغی از مصباح نه دلش را گشادی از مفتاح

4 نه به جانش طوالع انوار تافته از مطالع اسرار

آثار جامی

19 اثر از سلسلةالذهب - دفتر اول در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سلسلةالذهب - دفتر اول در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی