به سخن شیخ روز را گذراند از جامی هفت اورنگ 143
1. به سخن شیخ روز را گذراند
به حیل شام را به چاشت رساند
...
1. به سخن شیخ روز را گذراند
به حیل شام را به چاشت رساند
...
1. عربی را که بود ساکن بر
جانب ری فتاد رای سفر
...
1. خواب مرگ و حیات بیداریست
صلح مرگ از حیات بیزاریست
...
1. روش سالکان که معنوی است
گاه ایمان نه عیب شبروی است
...
1. لیک چون نفحه ای ز حق گذرد
گر چه غم کوهها بود برد
...
1. اصل جنات جنت الذات است
عرضها الارض و السماوات است
...
1. قال خیرالوری علیه سلام
انما الناس هجع و نیام
...
1. داشت در ده مقام بیوه زنی
تازه رویی و نازنین بدنی
...
1. حسرت از جان او برآرد دود
وان زمان حسرتش ندارد سود
...
1. ای به مهد بدن چو طفل صغیر
مانده در دست خواب غفلت اسیر
...
1. پاسخش داد کای سلیم القلب
کرده دهر از تو فهم و دانش سلب
...