آثار جامی

صفحه 14 از 19
19 اثر از سلسلةالذهب - دفتر اول در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سلسلةالذهب - دفتر اول در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار جامی / هفت اورنگ جامی / سلسلةالذهب - دفتر اول در هفت اورنگ

سلسلةالذهب - دفتر اول در هفت اورنگ جامی

1 زان سخن گوش کن جواب دگر که جز این نیست عین فعل و اثر

2 بلکه چون از تکرر اعمال اثری ماند در دل عمال

3 روز محشر به قدرت قادر در لباس صور شود ظاهر

4 نیست صورت بعینها معنی ره ز صورت بسی ست تا معنی

1 یاد کن آنکه در شب اسرا با حبیب خدا خلیل خدا

2 گفت: گوی از من ای رسول کرام امت خویش را ز بعد سلام

3 که بود پاک و خوش زمین بهشت لیکن آنجا کسی درخت نکشت

4 خاک او پاک و طیب افتاده لیک هست از درختها ساده

1 چون سوم رکن از ولایت جوع باشد اکنون بدان کنیم رجوع

2 جوع باشد غذای اهل صفا محنت و ابتلای کرم هوا

3 مرده ره راست جوع رأس المال زان کند اکتساب حسن مال

4 مصطفی گفت می رود شیطان همچو خون در مجاری انسان

1 مصطفی گفت هر که کرد انفاق ببرد مزد خویش یوم تلاق

2 مگر آن هرزه کار بی حاصل که کند سعی در عمارت گل

3 هر چه سازد در آب و خاک تلف نایدش زان به غیر باد به کف

4 گر تو گویی کسی که دسترسی یافت، سازد بنای خیر بسی

1 کل ما کان عندکم ینفد دام ما عنده الی السرمد

2 وضع آن اندر آب و گل نبود موضعش غیر جان و دل نبود

3 نشود حبه ای ازان ضایع روز محشر شود به او راجع

4 خانه تن خرابه ایست کهن لله و فی الهش عمارت کن

1 مصطفی گفت آدمیزاده که به خوردن حریص افتاده

2 باشدش چند لقمگک کافی که به ابقای او بود وافی

3 قامت او ازان بماند راست بهر طاعت به پا تواند خاست

4 لقمه را اولا مصغر کرد بعد ازان جمع قلتش آورد

1 خواجه را بین که از سحر تا شام دارد اندیشه شراب و طعام

2 شکم از خوشدلی و خوشحالی گاه پر می کند گهی خالی

3 فارغ از خلد و ایمن از دوزخ جای او مزبله ست یا مطبخ

4 کار او بهر نفس پروردن روز و شب ریدن است و یا خوردن

1 عارفی در طریق حق سندی گشت مهمان صاحب خردی

2 میزبان بهر خدمتش برخاست میهمانخانه را به خوان آراست

3 ساخت آراسته به رسم کرام خوان و خانه به گونه گونه طعام

4 صحن خانه شد از طبقها تنگ همه پر میوه های رنگارنگ

1 جوع آیین سالک راه است شیوه عارفان آگاه است

2 جوع سالک به اختیار بود جوع عارف به اضطرار بود

3 می نماید رونده مرتاض از مطاعم به قصد خویش اعراض

4 تا دلش خوی با خوشی نکند نفسش آهنگ سرکشی نکند

1 پی به مقصود کی برد سالک نا شده نفس خویش را هالک

2 دل چو در نفس و وایه او بست گشت ازان وایه پایه او پست

3 می خورد می چرد بهایم وار می برد می درد سبع کردار

4 بر رخش باب قرب مسدود است وز حریم حضور مطرود است

آثار جامی

19 اثر از سلسلةالذهب - دفتر اول در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سلسلةالذهب - دفتر اول در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی