آثار جامی

صفحه 11 از 19
19 اثر از سلسلةالذهب - دفتر اول در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سلسلةالذهب - دفتر اول در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار جامی / هفت اورنگ جامی / سلسلةالذهب - دفتر اول در هفت اورنگ

سلسلةالذهب - دفتر اول در هفت اورنگ جامی

1 بار دیگر چو برد حضرت شاه از خراسان سوی عراق سپاه

2 گفت من بعد شاه فرخنده به خراسان نمی رسد زنده

3 شاه آمد به تخت بار دگر مرد شهزاده پیشتر ز پدر

4 بعد ازو شاه سالهای دراز زیست بر تختگاه حشمت و ناز

1 سگکی می شد استخوان به دهان کرده ره بر کنار آب روان

2 بس که آن آب صاف و روشن بود عکس آن استخوان در آب نمود

3 برد بیچاره سگ گمان که مگر هست در آب استخوان دگر

4 لب چو بگشاد سوی آن به شتاب استخوانش از دهان فتاد در آب

1 گازری در در نواحی بغداد بود در کار گازری استاد

2 بر لب دجله گازری کردی روزی خود ز گازری خوردی

3 بر لب آب دایما می دید که کلنگی بزرگ می گردید

4 کرمکی چون ز آب بنمودی نول کردی دراز و بربودی

1 فرخ آن کس که وار خود بشناخت کار خود را به وار خود پرداخت

2 شد به حکمت بلند آوازه گام بیرون نزد ز اندازه

3 متقارب نهاد در ره گام متجانب ز طفره نظام

4 هر که زد طفره از سر صرفه تا به مقصد رسد به یک طرفه

1 به تمنای سیر و نیت گشت واعظی بر حدود غور گذشت

2 بامدادان به مسجدی برخاست بهر حضار مجلسی آراست

3 صفت کعبه و فضیلت حج به براهین بیان نمود و حجج

4 نکته ها گفت جمله عشق آمیز بیتها خواند جمله شوق انگیز

1 پهلوانی ز پر دلان عجم می زد اندر طواف کعبه قدم

2 دید گریان مخنثی بر خاک روی بنهاده پیرهن زده چاک

3 نوحه ای برگرفته عالم سوز کای گنه بخش معذرت آموز

4 از گنه گر چه کوه البرزم به کمال کرم بیامرزم

1 مرد غوری گرسنه و تشنه رمقی در تن از حیاتش نه

2 لنگ لنگان به خانه روی نهاد هر که پرسید ازو جوابش داد

3 که زدم گام تا توانستم بازگشتم همینکه دانستم

4 که به کعبه نمی رسم امروز تا به کعبه بسی رهست هنوز

1 کل من کان یوثر العزله حصل العزلت بلا مهله

2 چون بود عزلتت ز صحبت به پا ز صحبت به کنج عزلت نه

3 عزلت آمد کلید گنج شهود عزلت آمد علاج رنج وجود

4 اندر او عز و لت که متصل است آن لت نفس عز جان و دل است

1 عزلت سالکان بود به جسد عزلت عارفان به هوش و خرد

2 آن بود عزلت جسد که مدام بگسلی از همه چه خاص و چه عام

3 در بر اهل زمانه در بندی جا به جز کنج خانه نپسندی

4 پا نفرسایی از خروج و دخول لب نیالایی از کلام فضول

1 آن یکی از همه جهان بجهد تا ز آسیب گمرهان برهد

2 کند از نفع و ضرشان حذری تا نبیند ز شرشان شرری

3 رمد از خلق در سرار و جهار تا زید ایمن از شرار و شرار

4 ای بسا کس که خرمنی اندوخت جست ناگاه یک شرار و بسوخت

آثار جامی

19 اثر از سلسلةالذهب - دفتر اول در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سلسلةالذهب - دفتر اول در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی