آثار جامی

صفحه 9 از 14
14 اثر از سبحة‌الابرار در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سبحة‌الابرار در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار جامی / هفت اورنگ جامی / سبحة‌الابرار در هفت اورنگ

سبحة‌الابرار در هفت اورنگ جامی

1 ای ملک زاده اقلیم وجود پدرت خیل ملک را مسجود

2 سایبان حرمت چرخ برین تختگاه قدمت گوی زمین

3 «ولقد کرمنا» تاج سرت «وحملناهم » رخش سفرت

4 کوه در خدمت تو بسته کمر کان پی زینت تو داده گهر

1 خارکش پیری با دلق درشت پشته خار همی برد به پشت

2 لنگ لگان قدمی برمی داشت هر قدم دانه شکری می کاشت

3 کای فرازنده این چرخ بلند وی نوازنده دلهای نژند

4 کنم از جیب نظر تا دامن چه عزیزی که نکردی با من

1 ای غمت مایه ده شادی ما بر درت بندگی آزادی ما

2 بنده خاص تو را نیست پسند بر دل از بندگی غیر تو بند

3 فارغ است از دو جهان در دو جهان نه عیان بسته چیزی نه نهان

4 جا گرفته به سر خشک زمین گشته در کوی فنا خاک نشین

1 ای که از طبع فرومایه خویش می زنی گام پی وایه خویش

2 خاطر از وایه خود خالی کن زین هنر پایه خود عالی کن

3 بهر خود گرمی جز سردی نیست سردی آیین جوانمردی نیست

4 چند روزی ز قوی دینان باش در پی حاجت مسکینان باش

1 آن جوانمرد زنی زیبا خواست خانه دل به خیالش آراست

2 لیک ازان پیش که بینند به هم وز پی وصل نشینند به هم

3 آن صنم عارضه ای پیدا کرد بر سر بستر و بالین جا کرد

4 زآتش تب به رخش تاب نماند زآبله در گل او آب نماند

1 ای جوانمردی مردان از تو جنبش راهنوردان از تو

2 ما برای تو جهانگردانیم در وفای تو جوانمردانیم

3 جز به سر نیست جهانگردی ما جز به جان نیست جوانمردی ما

4 فرخ آن کس که سرافرازی یافت در رهت پایه جانبازی یافت

1 ای گرو کرده زبان را به دروغ برده بهتان ز کلام تو فروغ

2 این نه شایسته هر دیده ور است که زبانت دگر و دل دگر است

3 از ره صدق و صفا دوری چند دل قیری رخ کافوری چند

4 روی در قاعده احسان کن ظاهر و باطن خود یکسان کن

1 رهروی کعبه تمنا می داشت لیکنش مادر ازان وا می داشت

2 کعبه اش بود بلی مادر او طوف می کرد به گرد سر او

3 نیک زن رخت چو زین خانه ببست ثمن خانه اش آورد به دست

4 زان ثمن کرد چو آمد به شمار جیب را مخزن پنجه دینار

1 ای ز نورت علم صبح سفید صادقان را به تو خوش صبح امید

2 ما چو صبح از تو به صدقیم علم جز به مهرت ز ازل نازده دم

3 تا به کی جامه جان چاک زنیم علم صدق بر افلاک زنیم

4 انجم اشک چو گردون ریزیم چون شفق اشک به خون آمیزیم

1 ای به خود رسته که چون شاخ گیا می دهد جنبش تو باد هوا

2 تا کی از باد هوا جنبیدن چون هوا نیست خوش آرامیدن

3 هست جنبش ز هوا عادت خس جنبش از بهر خدا باید و بس

4 چون هوا آید جنبش کم کن کوه سان پا به زمین محکم کن

آثار جامی

14 اثر از سبحة‌الابرار در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سبحة‌الابرار در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی