آن جوانمرد زنی زیبا خواست از جامی هفت اورنگ 83
1. آن جوانمرد زنی زیبا خواست
خانه دل به خیالش آراست
...
1. آن جوانمرد زنی زیبا خواست
خانه دل به خیالش آراست
...
1. ای جوانمردی مردان از تو
جنبش راهنوردان از تو
...
1. ای گرو کرده زبان را به دروغ
برده بهتان ز کلام تو فروغ
...
1. رهروی کعبه تمنا می داشت
لیکنش مادر ازان وا می داشت
...
1. ای ز نورت علم صبح سفید
صادقان را به تو خوش صبح امید
...
1. ای به خود رسته که چون شاخ گیا
می دهد جنبش تو باد هوا
...
1. عربی چند به هم ذوق کنان
لب گشادند به نادر سخنان
...
1. ای ز بیمت دل عشاق دو نیم
خطر مخلص راه تو عظیم
...
1. ای درم گرد تو بسیار شده
دین تو در سر دینار شده
...
1. آن عرابی به شتر قانع و شیر
در یکی بادیه شد مرحله گیر
...
1. ای محیط کرمت عرش صدف
عرشیان در طلبت باده به کف
...
1. ای کمر بسته به صد حرص چو مور
وای تو گر بری این حرص به گور
...