آثار جامی

صفحه 10 از 14
14 اثر از سبحة‌الابرار در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سبحة‌الابرار در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار جامی / هفت اورنگ جامی / سبحة‌الابرار در هفت اورنگ

سبحة‌الابرار در هفت اورنگ جامی

1 عربی چند به هم ذوق کنان لب گشادند به نادر سخنان

2 یکی از نجد حکایت می کرد یکی از وجد شکایت می کرد

3 یکی از ناقه و محمل می گفت یکی از وادی و ساحل می گفت

4 یکی از عشق به خوبان عرب یکی از سعی در اسباب طرب

1 ای ز بیمت دل عشاق دو نیم خطر مخلص راه تو عظیم

2 وای مخلص اگرش آید پیش خطر دیدن اخلاص ز خویش

3 دید اخلاص ز خود اشراک است نعت اشراک نه از ادراک است

4 کار مخلص همه نقص است و خلل کسر او تا نه به فتح است بدل

1 ای درم گرد تو بسیار شده دین تو در سر دینار شده

2 گنج جود است کف تو مپسند از هر انگشت بر آنجا دو سه بند

3 دست بسته بود از مرد درشت بهر آزار درم جویان مشت

4 مشت پرز که نماید مدخل مشت پر کرده بود بر سایل

1 آن عرابی به شتر قانع و شیر در یکی بادیه شد مرحله گیر

2 ناگهان جمعی از ارباب قبول شب در آن مرحله کردند نزول

3 خاست مردانه به مهمانیشان شتری برد به قربانیشان

4 روز دیگر ره پیشینه سپرد بهر ایشان شتر دیگر برد

1 ای محیط کرمت عرش صدف عرشیان در طلبت باده به کف

2 ما که لب تشنه احسان توییم کشتی افتاده به طوفان توییم

3 نظر لطف بر این کشتی دار به سلامت برسانش به کنار

4 خیمه ما به سوی ساحل زن صدف هستی ما را بشکن

1 ای کمر بسته به صد حرص چو مور وای تو گر بری این حرص به گور

2 خرمن هستی تو شد جو جو بهر دانه تو چنین در تک و دو

3 چون شود هیچ ندانم حالت دور گردون چو کند پامالت

4 در کمین خانه دوران دو رنگ زخم زد بر دل تو کبر پلنگ

1 می شد آن خاصگی شاه به دشت بر کنار تره زاری بگذشت

2 تره کاری ز قضا بر لب جوی بود ز آلودگی گل تره شوی

3 زان تره هر چه همی ماند در آب طعمه می ساخت حکیمی به شتاب

4 خاصگی گفت بدو کای سره مرد کس ندیدم که بدینسان تره خورد

1 ای به زندان غمت شاد همه بند تو بنده و آزاد همه

2 روی در قبله احسان توییم بندی و بنده فرمان توییم

3 سر ما افسر طاعت ز تو یافت دل ما عز قناعت ز تو یافت

4 حرص ما بر تو ز حد بیرون است هر چه گوییم ازان افزون است

1 ای گذشته سرت از چرخ برین جز به منت ننهی پا به زمین

2 می روی دامن اجلال کشان آستین بر سر کونین فشان

3 گرد راهت که گذشته ست ز میغ داری از دیده خورشید دریغ

4 صد سلام ار شنوی از پس پیش به علیکی نگشایی لب خویش

1 محتشم زاده از نخوت جاه می خرامید ظریفانه به راه

2 به تبختر قدمی برمی داشت وز تکبر علمی می افراشت

3 عارفی پشت دو تا در ژنده دلی از نور الهی زنده

4 گفت کای تازه جوان تند مرو پند سنجیده پیران بشنو

آثار جامی

14 اثر از سبحة‌الابرار در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سبحة‌الابرار در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی