1 ای گل تازه که از باغ الست به جهان آمده ای دست به دست
2 پرده سبز فلک غنچه توست باشد این جامه به قدش ز تو چست
3 باغبان گر چه کند غنچه هوس قصد او جلوه گل باشد و بس
4 گل تویی زن چمن و غیر تو خار شیوه خار پرستی بگذار
1 عیسی آن روح که این صورت جسم بود بر گنج الهیش طلسم
2 روزی از دل در راحت می زد گام در راه سیاحت می زد
3 دید در کنج یکی دیر خراب خفته ای رخت خرد داده به خواب
4 دیده از نادره دیدن بسته گوش از نکته شنیدن بسته
1 ای در رحمت تو بر همه باز غرقه نعمت تو شیب و فراز
2 عشقبازان به تمنای تو بند زهدورزان به خیالت خرسند
3 گر نه با بت ز تو باشد نامی کس سوی بتکده ننهد گامی
4 گرنه بویی ز تو آید به دماغ کس نبوید گل خوشبوی به باغ
1 ای گرانمایه ترین گوهر پاک وی سبک سایه ترین پیکر خاک
2 پیکر خاک طلسم است و تو گنج گنجی از بحر ازل گوهر سنج
3 هست گنج تو ز هر گنج فره گوهر فقر در او از همه به
4 این گهر را چو شوی قدرشناس برهی ز آفت امید و هراس
1 بود مردانه زنی در موصل سر جانش به حقیقت واصل
2 همچو خورشید مؤنث در نام لیک در نور یقین مرد تمام
3 رو به محراب عبادت کرده چاک در پرده عادت کرده
4 نه ره خورد به خود داده نه خفت خاطرش فرد ز همخوابی جفت
1 ای به سویت همه را روی نیاز چشم لطف تو به روی همه باز
2 عاشقان کشته سودای تواند داغ بر دل به تمنای تواند
3 درد دم بر دم تو همدمشان داغ بی مرهم تو مرهمشان
4 رسته از خود ز پرستندگیت خواجگی یافته از بندگیت
1 ای سبکسارتر از خشک گیا که شود پی سپر باد صبا
2 بی ثباتی به ره صدق و صواب چون گره بر نفس و نقش بر آب
3 هر دم از جا چه روی کشتی وار کوه شو لنگر خود سنگین دار
4 شاهبازی مگشا پای ز بند بس تو را ساعد شه شاخ بلند
1 شحنه ای گفت که عیاری را مانده در حبس گرفتاری را
2 بند بر پای برون آوردند بر سر جمع سیاست کردند
3 شد ز بس چوب چو انگشت سیاه لیک بر نامد ازو شعله آه
4 رخت ازان ورطه چو آورد برون پیش یاران ز دهان کرد برون
1 ای شکیبا نه دل ما از تو از همه صبر خوش الا از تو
2 صبر بی تو ره بی دردان است صبر با تو روش مردان است
3 از در قرب تو دوری مشکل وز جمال تو صبوری مشکل
4 صبر بر قربت ازان مشکل تر رخ به خون دل ازان مشکل تر
1 ای که از پات نیابم تا فرق یک سر موی نه در نعمت غرق
2 صفحه جبهه ات آن لوح منیر که بود لایح ازان سر ضمیر
3 طرفه لوحیست که بی نقطه و خط زان توان حرف رضا خواند و سخط
4 مردمان حبشی پیکر چشم دیده بانان تو در منظر چشم