1 فاضلی وادی برهان پیمای در بیابان جدل جان فرسای
2 عمر در بحث و جدل طی کرده پای یکران عمل پی کرده
3 نه دلش را ز طریقت نوری نه سرش را ز حقیقت شوری
4 صوفیی دید ز آلایش پاک زده در چهره آسایش خاک
1 ای جهان از صفت ذات تو پر عالم از حجت اثبات تو پر
2 هیچ جا نیست که غوغای تو نیست پرتو روی دلارای تو نیست
3 تو چنین ظاهر و ما کور بصر تو چنین حاضر و ما دور نگر
4 نور تو گر نبود ما چه کنیم چشم بینا دل دانا چه کنیم
1 ای درین بتکده طبع فریب برده غوغای بتان از تو شکیب
2 طبع را بند خرد بر پا نه پای اندیشه درین غوغا نه
3 بنگر این انجم و مهر و مه را بت ره گشته خلیل الله را
4 یافتندی به دلش راه قبول گرنه بشکستیشان سنگ افول
1 داشت آن شاه به بالین دو حکیم هر دو دانا و خردمند و کریم
2 لبشان با دم عیسی همدم کفشان راحت هر رنج و الم
3 دست هر یک چو به نبض آوردی دستگیری ضعیفان کردی
4 شاه بیمار ز تغییر مزاج وان دو در کار به تدبیر علاج
1 ای به توحید تو هر ذره گواه نیست یک ذره به توحید تو راه
2 در رهت ذره ناچیز شدیم کمتر از ذره بسی نیز شدیم
3 ما و بی حاصلی و نومیدی که نه فضل تو کند خورشیدی
4 جست و جوی تو قرار از ما برد ضعف تن قوت کار از ما برد
1 بعد ازان مرغ ظهورش پر و بال زد ز ارواح به اقلیم مثال
2 وز مثالش به حس افتاد گذر یافت مس حس ازو رونق زر
3 نه فلک بر ورق حس بنگاشت هر فلک دوره دایم برداشت
4 زیر آن ز آب و گل و آتش و باد چار در خانه آغاز نهاد
1 داشت غوکی به لب بحر وطن دایم از بحر همی راند سخن
2 روز و شب قصه دریا گفتی گوهر مدحت دریا سفتی
3 گفتی از بحر پدید آمده ایم زو درین گفت و شنید آمده ایم
4 دل ازو گوهر دانایی یافت تن ازو دست توانایی یافت
1 ای پر از فیض وجود تو جهان غرق نور تو چه پیدا چه نهان
2 مایه صورت و معنی همه تو با همه بی همه تو ای همه تو
3 بی نصیب از تو نه چند است و نه چون خالی از تو نه درون است و نه برون
4 متحد اولی و آخریت متفق باطنی و ظاهریت
1 ای به صوفیگری آوازه بلند کرده زین شغل به آوازه پسند
2 دل چو خم چند بر آوازه نهی ناید آوازه جز از خم تهی
3 چون دهد کوس برون بانگ ز پوست بانگ او شاهد بی مغزی اوست
4 نیستی صوفی ازین نام چه سود دعوی پختگی از خام چه سود
1 پورعمران به دلی غرقه نور می شد از بهر مناجات به طور
2 دید در راه سر دوران را قاید لشکر مهجوران را
3 گفت کز سجده آدم ز چه روی تافتی روی رضا راست بگوی
4 گفت عاشق که بود کامل سیر پیش جانان نبرد سجده غیر