1 ای قمر طلعت مکی مطلع مدنی مهد یمانی برقع
2 شقه برقع تو برق افروز لمعه برق رخت برقع سوز
3 لیلت القدر ز مویت تاری وحی منزل ز لبت گفتاری
4 طره ات سود همه سوداها انتخابی ز حروفش طاها
1 انما الله اله واحد فهو المنعم و هوالحامد
2 می نهد شکر نعمت به دهان می کند شکر گزاری به زبان
3 شکر فضلش چو عطای دگر است باعث شکر و ثنای دگر است
4 کی شود در نظر خرده شناس منتهی سلسله شکر و سپاس
1 شب که زد تیرگی مهره گل قیرگون خیمه ز مخروطی ظل
2 اختر از سیم و شهاب از زر ناب ساختند از پی آن میخ و طناب
3 چون مشبک قفسی مشکین رنگ گشت بر مرغ دلم عالم تنگ
4 بر خود این تنگ قفس چاک زدم پای بر طارم افلاک زدم
1 سعدی آن بلبل شیراز چمن در گلستان سخن دستان زن
2 شد شبی بر شجر حمد خدای از نوای سحری انوار قدم
3 بست بیتی ز دو مصراع به هم هر یکی مطلع سحر نمای
4 جان ازان مژده جانان می یافت بر خرد پرتو عرفان می تافت
1 ابتدی بسم الله الرحمن الرحیم المتوالی الاحسان
2 می کنم از نم این آب حیات زندگی بخش دل اهل نجات
3 تر زبان خامه مشک افشان ار تا معطر کند این عنوان را
4 نافه آهوی تاتار است این نفحه طبله عطار است این
1 ای زبان خرد از کنه تو بند پایه قدر سخن از تو بلند
2 به خرد شرح کمالت نتوان به سخن شکر نوالت نتوان
3 سخن از باغ جمالت وردیست واندرین مرحله بادآوردیست
4 از گلی رونق باغی که شناخت؟ وز تفی نور چراغی که شناخت؟
1 ای درین کارگه هوش ربای روز و شب چشم نه و گوش گشای
2 نه به چشم تو ز دیدن اثری نه به گوشت ز شنیدن خبری
3 نرگس این چمنی کز لب جوی خوش نهاده ست نظر سوی به سوی
4 نه ز رخسار گلش دیداری نه به سرو و سمنش بازاری
1 ای به هر شاهد موزون مفتون حالت از مشک خطان دیگرگون
2 هیچ شاهد چو سخن موزون نیست سر خوبی ز خطش بیرون نیست
3 صبر ازو صعب و تسلی مشکل خاصه وقتی که پی بردن دل
4 کشد از وزن به بر خلعت ناز کند از قافیه دامانش طراز
1 ای حیات دل هر زنده دلی سرخرویی دهِ هر جا خجلی
2 چاشنیبخشِ شکرگفتاران کارشیرینکنِ شیرینکاران
3 برفرازندهٔ فیروزهرواق شمسهٔ زرکشِ زنگاریطاق
4 تاجبرسرنِهِ زرینتاجان عقدهبندِ کمرِ محتاجان
1 ای در رحمت تو بر همه باز غرقه نعمت تو شیب و فراز
2 عشقبازان به تمنای تو بند زهدورزان به خیالت خرسند
3 گر نه با بت ز تو باشد نامی کس سوی بتکده ننهد گامی
4 گرنه بویی ز تو آید به دماغ کس نبوید گل خوشبوی به باغ