آثار جامی

صفحه 4 از 14
14 اثر از سبحة‌الابرار در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سبحة‌الابرار در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار جامی / هفت اورنگ جامی / سبحة‌الابرار در هفت اورنگ

سبحة‌الابرار در هفت اورنگ جامی

1 ای صفاتت حجب وحدت ذات جلوه گر ذات تو ز اسما و صفات

2 آشکارا به جهان غیر تو کیست زیر این پرده نهان غیر تو کیست

3 باطن عالم و ظاهر همه تو غایب از دیده و حاضر همه تو

4 فضل تو شامل هر ناکس و کس همه را روی به سوی تو و بس

1 ای درین دامگه وهم و خیال مانده در ربقه عادت همه سال

2 حق که منشور سعادت داده ست در خلاف آمد عادت داده ست

3 چند سر در ره عادت باشی تارک تاج سعادت باشی

4 کرده ای عادت و خو پرده خویش باز کن خوی ز خو کرده خویش

1 صادقی را غم شبگیر گرفت صبحدم دست یکی پیر گرفت

2 کمر خدمت او ساخت کمند بهر معراج مقامات بلند

3 پیر روزی دم عرفان می زد گوی اسرار به چوگان می زد

4 سامعان جمله سرافکنده به پیش از ره گوش برون رفته ز خویش

1 ای دل اهل ارادت به تو شاد به تو نازم که مریدی و مراد

2 مرد تلوین تو را تمکین نیست شوق مسکین تو را تسکین نیست

3 خواهش از جانب ما نیست درست هر چه هست از طرف توست نخست

4 تا به ناخواست دهی کاهش ما هیچ سودی ندهد خواهش ما

1 پیش ازان کایدت این واقعه پیش به که از توبه کنی چاره خویش

2 دامن از نفس و هوا درچینی پس زانوی وفا بنشینی

3 هر چه بد باشد ازان بازآیی عقد اصرار ز دل بگشایی

4 زانچه بگذشت پشیمان باشی اشک اندوه ز مژگان پاشی

1 می شد اندر حشم حشمت و جاه پادشاوار وزیری در راه

2 گرد او حلقه مرصع کمران موکبش ناظم عالی گهران

3 دیدن حشمت او باده اثر چشم نظارگیان مست نظر

4 هر که آن دولت و شوکت نگریست بانگ برداشت که این کیست این کیست

1 ای ز هر رو همه را روی به تو روی هر ذره ز هر سوی به تو

2 کار ما چیست گنه ورزیدن عادت تو گنه آمرزیدن

3 توبه از بنده بود سست نهاد توبه آنست کش از توست گشاد

4 بار نه بار فکن هر دو تویی توبه ده توبه شکن هر دو تویی

1 ای که بهر شکمت گردن آز سوی کاسه چو صراحیست دراز

2 چون خم باده همین داری کام که کنی پر شکم خود ز حرام

3 در نماز چه شد از پشت خم است چون تو را قبله همت شکم است

4 چون به کامت ز ورع نیست مزه لقمه را از مزه پرسی نه بزه

1 خسروی عاقبت اندیشی کرد روی در قبله درویشی کرد

2 با بزرگی که در آن کشور بود بر سر اهل صفا سرور بود

3 نوبتی چند به هم بنشستند عقد پیروی و مریدی بستند

4 برد صد تحفه خدمت سوی پیر هیچ ازو پیر نشد تحفه پذیر

1 ای به خود خوانده ورع وزران را رغم بر حرص و طمع لرزان را

2 دید غیر تو حرام است حرام ورع از ترک حرام است تمام

3 نیست اهل ورع آن مانده ز راه کش به غیر تو کند دیده نگاه

4 هر که از غیر تو شد بیگانه ورع اینست و دگر افسانه

آثار جامی

14 اثر از سبحة‌الابرار در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سبحة‌الابرار در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی