دل نیست دل تو سنگ از جهان ملک خاتون رباعی 157
1. دل نیست دل تو سنگ خاراست مگر
زلف سیهت مایه سوداست مگر
...
1. دل نیست دل تو سنگ خاراست مگر
زلف سیهت مایه سوداست مگر
...
1. از دام سر زلف شکاری کم گیر
وز نقش جهان دست نگاری کم گیر
...
1. از آتش دل چو شمع در سوز و گداز
هستم من بیچاره به شبهای دراز
...
1. ای دل بنشین و با غم یار بساز
چون گل بشدت ز دست با خار بساز
...
1. ای سرو قد تو راست پرورده به ناز
چون هست به ناز نیست بر ماش نیاز
...
1. ای دل به جهانت ار بود راز و نیاز
زنهار مکن تو هیچکس محرم راز
...
1. در دیده خیال تست ما را شب و روز
تا کی شوم ای دوست به وصلت پیروز
...
1. ای زلف تو بر رخ تو همچون شب و روز
ما از تو بعیدیم به عید نوروز
...
1. در دیده خیال تست ما را شب و روز
تا کی شوم ای دوست به وصلت پیروز
...
1. دل بسته آن پسته دهانست هنوز
جان در پی آن سرو روانست هنوز
...
1. جانا دل من بر سر عهدست هنوز
عهدی که ببست با تو نشکست هنوز
...
1. ما را به رخ دوست نیازست هنوز
وین باد صبا محرم رازست هنوز
...