جهان ملک خاتون

صفحه 13 از 142
142 اثر از غزلیات در دیوان اشعار جهان ملک خاتون در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار جهان ملک خاتون شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار جهان ملک خاتون

1 دل مسکین مرا خار جفای تو بخست راه خوابم به شب هجر خیال تو ببست

2 این همه جور و جفا کز تو به ما می آید دل بیچاره ی ما عهد تو هرگز نشکست

3 گر سرم می رود از عشق نگردانم روی چون بدارم ز سر زلف پریشان تو دست

4 گر سراپای وجودم تو بسوزی چون شمع دست از دامنت ای دوست نخواهیم گسست

1 عجبست از نگار ما عجبست مهر از آن یار بی وفا عجبست

2 گرچه هست او طبیب مشتاقان درد ما را دوا از او عجبست

3 گرچه محتاج روز وصل شدم حاجتم گر کند روا عجبست

4 آن سهی سرو در سرابستان گر کند میل سوی ما عجبست

1 ای دیده در دو دیده جانم خیال تست سودای خاطرم ز سر زلف و خال تست

2 ای باد صبحدم بگذر سوی آن نگار از من ببر پیام که آنجا مجال تست

3 از من بگو که ای بت نامهربان شوخ ما را مراد جان ز جهان اتصّال تست

4 مرغ دل شکسته ام ای دوست سالهاست تا همچو خضر تشنه ی آب زلال تست

1 ای دیده دل به خون جگر رهنمای تست زین ره تو درگذر که چنین جا نه جای تست

2 دل گفت من کیم قدری خون سوخته هر درد دل که هست مرا از بلای تست

3 گفتم مرو دل از پی دلبر که بی وفاست و آنگه ز دیده بر سر کو ماجرای تست

4 اکنون ز دست شد دل و دلبر به دست نیست ای دل اگر کشی ستمی آن سزای تست

1 سالها تا سر سرم سودای تست عمرها تا در دلم غوغای تست

2 در سرم باریست از عشقت مدام این تن خاکیم خاک پای تست

3 با طبیبم گو که درمان دلم از عقیق لعل روح افزای تست

4 این گل خوش بوی رنگش در چمن شرمسار از چهره ی زیبای تست

1 میان دو دیده مرا جای تست درون دل خسته مأوای تست

2 من خسته با عشق دارم سری از آن سر همه پر ز سودای تست

3 همه شب به زاری زارم ز هجر همه روز در شهر غوغای تست

4 مرا بر شب وصلت ار دست نیست سری دارم ای دوست در پای تست

1 مرا سریست که بی باده نیک سرمستست مرا دلی که به زلفین دوست پابستست

2 مرا به روی چو ماه تو اشتیاق تمام به جان تو که چو ابروی دوست پیوستست

3 خوشا دلم که وطن کرد حلقه ی زلفت ز گفتگوی بلای زمانه وراستست

4 دلم ببرد بگفتم که باز پس ده دل بگفت در سرشست دو زلف پابستست

1 داغ فراقت دل من سوختست وز همه عالم نظرم دوختست

2 عشق تو در جان و دلم آتشی از غم هجران تو افروختست

3 این دل بیچاره ی من کوه کوه محنت هجران تو اندوختست

4 نرگس جادوی جهان گوییا ساحری از چشم تو آموختست

1 دلم دیده به رویی خوب بستست ز جستجوی هرکس باز رستست

2 چو زلف سرکشت آشفته حالیست چو لعل می پرستت می پرستست

3 سر زلف سیاهت را وطن ساخت جزاک الله به نامی نیک جستست

4 دو زلف تو پریشان حال چون من مدامت نرگس مخمور مستست

1 جز خیال رخ تو در دل ما ننشستست مهر از آن روی چو ماه تو دلم بگسستست

2 سرگذستیست مرا دوش که ای سرو سهی جز خیال تو کسی بر سر ما نگذشتست

3 بی وفایی مکن ای دوست که هرگز چون تو در جهان هیچ کسی عهد و وفا نشکستست

4 در هوای سر کوی تو دلم مسکینم شاه بازیست مقید که پرش بربستست

جهان ملک خاتون

142 اثر از غزلیات در دیوان اشعار جهان ملک خاتون در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار جهان ملک خاتون شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی