ای به قد چون سرو نازی از جهان ملک خاتون غزل 1192
1. ای به قد چون سرو نازی صد هزاران آفرین
در سرابستان جان سروی نروید این چنین
...
جان بدادم در فراق از جهان ملک خاتون غزل 1193
1. جان بدادم در فراق روی او
چند سرگردان شوم در کوی او
...
ای دو دیده چون کنم از جهان ملک خاتون غزل 1194
1. ای دو دیده چون کنم درمان ندارد درد تو
در غم عشقت دل تنگم نباشد مرد تو
...
گر کشم بار کسی هم بار از جهان ملک خاتون غزل 1195
1. گر کشم بار کسی هم بار تو
ور خورم خاری هم از گلزار تو
...
ای مرا هم دل تو هم دلدار از جهان ملک خاتون غزل 1196
1. ای مرا هم دل تو هم دلدار تو
ای مرا هم یار و هم اغیار تو
...
ندارم دل که دل بردارم از جهان ملک خاتون غزل 1197
1. ندارم دل که دل بردارم از تو
اگرچه هست بس آزارم از تو
...
صبا باز آ که در مان از جهان ملک خاتون غزل 1198
1. صبا باز آ که در مان دارم از تو
به دردم منّت جان دارم از تو
...
نگارینا دل پر دردم از جهان ملک خاتون غزل 1199
1. نگارینا دل پر دردم از تو
سرشک سرخ و روی زردم از تو
...
ای به ناکام دلم خسته از جهان ملک خاتون غزل 1200
1. ای به ناکام دلم خسته و مهجور از تو
کشته ی تیر فراقت شده و دور از تو
...
تا به کی باشد دلم در از جهان ملک خاتون غزل 1201
1. تا به کی باشد دلم در دام تو
آهوی طبع دل من رام تو
...
جانان کدام دل که نگشتست از جهان ملک خاتون غزل 1202
1. جانان کدام دل که نگشتست رام تو
و آن کیست کاو نشد به ارادت غلام تو
...
آمد دل ضعیف من اندر از جهان ملک خاتون غزل 1203
1. آمد دل ضعیف من اندر پناه تو
کرد او وطن به سایه زلف سیاه تو
...