38 اثر از کوش‌نامه ایرانشان ابن ابی الخیر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر کوش‌نامه ایرانشان ابن ابی الخیر شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار ایرانشان ابن ابی الخیر / کوش‌نامه ایرانشان ابن ابی الخیر

کوش‌نامه ایرانشان ابن ابی الخیر

1 به مانوش پس نامه فرمود کی نبیسنده برداشت باریک نی

2 سرنامه از شاه گردان و کین سر تازیان شاه ایران زمین

3 نیا، خسرو گرد گیتی گشای نداردْش کوه گران پیش پای

4 به نزدیک مانوش سالار روم سر مرزبانان آن مرز و بوم

1 چنین تا به درگاه مانوش شد همه رنج راهش فراموش شد

2 چو مانوش برخواند گفتار شاه ز اندیشه شد رنگ رویش چو کاه

3 فرستاده را گفت کاین شاه نو اگرچه بزرگ است و جنگی و گو

4 شمردن نباید مرا ز آن شمار که کرده ست زنگی و تازی شکار

1 از او آگهی رفت نزدیک شاه فرستاد پیشش پذیره سپاه

2 ز زندان بفرمود تا چند تن بیاورد دژخیم با خویشتن

3 به درگاه پیش سیاهان فگند بدان تا بیابند از ایشان گزند

4 همی هر سیاهی یکی بردرید چو دستور روم آن چنان هول دید

1 سه ماهش زمان داد، دستور زود نوندی برافگند برسان دود

2 که شاه جهان گشت خشنو به باز تو از ساختن هرچه باید بساز

3 از آن پس که خواهش نمودم بسی بسی خواستم یاری از هر کسی

4 چو خواهی که دیدار شاه زمین ببینی بر آن پوست آهو ببین

1 به یک هفته آمد به روم آن نوند چو از نامه بگشاد مانوش بند

2 بخواند و فگند آستین بر زمین نهاد از بر آستین بر جبین

3 همی گفت کای کردگار سپهر تو افگندی اندر دل شاه مهر

4 تو کردی مر او را بدین مایه رام وگرنه براندی بدین مرزکام

1 چو از دانشِ سرکش نیک پی یکایک شد آگاه فرخنده کی

2 خوش آمدش دیدار و کردار او شکیبا نبودی به دیدار او

3 جوانی خردمند خورشید فش به دیدار خوب و به گفتار خوش

4 نگه کرد تا شاه گیتی چه چیز به دل دوست دارد، به دیدار نیز

1 ز کردار شه گشت مانوش شاد به دستور خویش این سخن برگشاد

2 فرستاد نُه پاره دفتر به شاه که هر یک سوی دانشی برد راه

3 چو دریای دانش مر آن هر یکی فزون آمدی هر یکی بر یکی

4 از آن نُه، دو اندر پزشکی نمود که اندر جهان آن پزشکی نبود

1 یکی پادشاهی افریقس است که پند همه خسروان او بس است

2 پدرش ابرهه شاه والانسب اگر دولت ارش رانی لقب

3 همه باختر زیر فرمان اوی رمان دیو از تیغ برّان اوی

4 به مغرب برآورد شهری تمام که دستورش افریقیه کرد نام

1 همان داستانی دگر یار اوی ز کردار دقیانُس و کار اوی

2 وز آن هفت تن همنشست وندیم که بودند اصحاب کهف ورقیم

3 یکی کوه بینی رسیده به ابر همه جای شیر و پلنگان و ببر

4 به نزدیک طرطوس رُسته چنان چو دیوار پیوسته با آسمان

1 دگر داستان پلاطُس به روم که خون مسیح از بنه داشت شوم

2 ز کردار او بازگویم نشان یکی قیصری بود بر سرکشان

3 بدان گه که آشفته شد بر زمین گروه یهود از مسیح گزین

4 یکی ناسزا گفت از او هر کسی ز دیدار ایشان نهان شد بسی

آثار ایرانشان ابن ابی الخیر

38 اثر از کوش‌نامه ایرانشان ابن ابی الخیر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر کوش‌نامه ایرانشان ابن ابی الخیر شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی