28 اثر از غزلیات، قصاید و قطعات در دیوان اشعار حسین خوارزمی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات، قصاید و قطعات در دیوان اشعار حسین خوارزمی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار حسین خوارزمی / دیوان اشعار حسین خوارزمی / غزلیات، قصاید و قطعات در دیوان اشعار

غزلیات، قصاید و قطعات در دیوان اشعار حسین خوارزمی

1 تا من خیال عارض تو نقش بسته‌ام نقش هوا ز لوح دل خویش شسته‌ام

2 جستم ز قید هستی و از ننگ عافیت وز دام آن سلاسل مشکین نجسته‌ام

3 چون در کمند عشق تو جانم اسیر شد از بند علم و وسوسهٔ عقل رسته‌ام

4 تا دست محنت تو گریبان جان گرفت من دست و دل ز دامن هستی گسسته‌ام

1 ما که در بادیه عشق تو سرگردانیم کعبه کوی ترا قبله دلها دانیم

2 چشم ما گر همه با ناوک محنت دوزند دیده بر دوختن از دیده تو نتوانیم

3 کوی تو کعبه و دیدار تو عید اکبر کیش ما این که در آن عید ترا قربانیم

4 عوض کوی تو گر روضه رضوان بدهند هم بخاک سر کوی تو که ما نستانیم

1 من آن آشفته مستم که آنساعت که برخیزم ز سوز جان پر آتش قیامتها برانگیزم

2 خلیل عشق دلدارم ز آتش گلشنی دارم از آنرو جانب آتش ز صحن روضه بگریزم

3 بدان ساقی چو پیوستم هزاران توبه بشکستم ز جام عشق چون مستم چه مرد زهد پرهیزم

4 اگر دانم که دلدارم کشد تیغ و کشد زارم برهنه رو به تیغ آرم بجان خویش بستیزم

1 دل بیچاره‌ام گم شد به کوی یار می‌جویم دل گم‌گشتهٔ خود را از آن دلدار می‌جویم

2 ز گلشن‌های روحانی چنین بلبل که من دارم قفس چون بشکند او را در آن گلزار می‌جویم

3 چو چشم او به عیاری روان و قلب می‌دزدد من بیدل متاع خود از آن عیار می‌جویم

4 چو دانستم که آن عیسی پی تیمار می‌آید دل آشفته خود را کنون بیمار می‌جویم

1 منم که با تو زمانی وصال می‌بینم به جای وصل همانا خیال می‌بینم

2 بر آستان که بهشتم بهشت را تا من بر آستان تو خود را مجال می‌بینم

3 تویی به لطف درآمیخته به من یا من میان جان و بدن اتصال می‌بینم

4 تو هر جفا که کنی در وصال خورسندم که در فراق صبوری محال می‌بینم

1 بوئی ز گلستان تو ما چون بشنیدیم از خود برمیدیم و بدانسوی دویدیم

2 از بال و پر خویش چو کردیم تبرا با بال و پر عشق در آن راه پریدیم

3 عمری چو در آن بادیه سرگشته بگشتیم آخر بحریم حرم وصل رسیدیم

4 ای وای که چون حلقه بر آن در بنشستیم وز صدر سرا بانگ درآئی نشنیدیم

1 قفل در ما بستی و پندار تو دیدیم با خویش مشو بسته که ما جمله کلیدیم

2 مفتاح ترا نیست در این باب فتوحی کشاف ترا لایق این کشف ندیدیم

3 در هستی ما آتش عشقش چو درافتاد از بستگی بند بیکبار رهیدیم

4 تا وصله اقبال بدوزیم ز وصلش در عشق بسی خرقه ناموس دریدیم

1 ای گشته مست عشقت روز الست جانم مستی جان بماند روزی که من نمانم

2 هر ذره ای ز خاکم سرمست عشق باشد چون ذره ها برآید از خاک استخوانم

3 فکر بهشت و دوزخ دارند اهل دانش من مست عشق جانان فارغ ز این و آنم

4 گفتی بغیر منگر گر طالب حبیبی والله که در دو گیتی غیر از تو من ندانم

1 رضا دادم بعشق او اگر غارت کند جانم که جان صد چو من بادا فدای عشق جانانم

2 بزخم عشق او سازم که زخمش مرهم جانست بداغ درد او سازم که درد اوست درمانم

3 غمی کز عشق یار آید بشادی بر سرش گیرم بهر چه دوست فرماید غلام بنده فرمانم

4 مرا همت چو طور آمد ارادت وادی اقدس درخت آتشین عشقست و من موسی بن عمرانم

1 وقت آنست که ما جانب میخانه شویم چون پری ساقی ما شد همه دیوانه شویم

2 جرعه ای چون بچشیدیم ز میخانه عشق عهد و پیمان شکنیم از پی پیمانه شویم

3 آشنای حرم عشق چو گشتیم کنون خویش را ترک کنیم از همه بیگانه شویم

4 مجلس ما چو ز شمع رخ او روشن شد بال و پر سوخته از عشق چو پروانه شویم

آثار حسین خوارزمی

28 اثر از غزلیات، قصاید و قطعات در دیوان اشعار حسین خوارزمی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات، قصاید و قطعات در دیوان اشعار حسین خوارزمی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی