غزلیات هلالی جغتایی

423 اثر از غزلیات هلالی جغتایی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه هلالی جغتایی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 4 از این مجموعه هستید.

گل رویت عرق کرد از می ناب از هلالی جغتایی غزل 37

1. گل رویت عرق کرد از می ناب
ز شبنم تازه شد گل برگ سیراب

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

شب هجرست و مرگ خویش خواهم از هلالی جغتایی غزل 38

1. شب هجرست و مرگ خویش خواهم از خدا امشب
اجل روزی چو سویم خواهد آمد، گو: بیا امشب

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 5 بیت

سر نمی تابم ز شمشیر حبیب از هلالی جغتایی غزل 39

1. سر نمی تابم ز شمشیر حبیب
هر چه آید بر سر من، یا نصیب!

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 5 بیت

گر دعای دردمندان مستجابست، از هلالی جغتایی غزل 40

1. گر دعای دردمندان مستجابست، ای حبیب
از خدا هرگز نخواهم خواست جز مرگ رقیب

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

من بکویت عاشق زار و دل غمگین از هلالی جغتایی غزل 41

1. من بکویت عاشق زار و دل غمگین غریب
چون زید بیچاره عاشق؟ چون کند مسکین غریب؟

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

ای شده خوی تو با من بتر از از هلالی جغتایی غزل 42

1. ای شده خوی تو با من بتر از خوی رقیب
روزم از هجر سیه ساخته چون روی رقیب

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 8 بیت

ای سر زلف تو کمند حیات از هلالی جغتایی غزل 43

1. ای سر زلف تو کمند حیات
نیست ز قید تو امید نجات

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 6 بیت

چیست پیراهن آن دلبر شیرین از هلالی جغتایی غزل 44

1. چیست پیراهن آن دلبر شیرین حرکات؟
همچو سرچشمه خضرست و بدن آب حیات

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 8 بیت

وه! چه عمرست که در هجر تو از هلالی جغتایی غزل 45

1. وه! چه عمرست که در هجر تو بردم عاقبت؟
جان شیرین را بصد تلخی سپردم عاقبت

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 6 بیت

در آفتاب رخش آب باده تاب از هلالی جغتایی غزل 46

1. در آفتاب رخش آب باده تاب انداخت
چه آب بود که آتش در آفتاب انداخت؟

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

ما عاشقیم و بی سر و سامان از هلالی جغتایی غزل 47

1. ما عاشقیم و بی سر و سامان و می پرست
قانع بهر چه باشد و فارغ ز هر چه هست

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت