43 اثر از غزلیات هلالی جغتایی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات هلالی جغتایی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار هلالی جغتایی / غزلیات هلالی جغتایی

غزلیات هلالی جغتایی

1 ای به خوبی از همه خوبان عالم خوب‌تر شیوه حسن و جمالت هر یک از هم خوب‌تر

2 آدمی، گر یوسف مصرست، مانند تو نیست ای تو از مجموع فرزندان عالم خوب‌تر

3 رنگت از می حالتی دارد، که از گل خوش‌تر است وآن عرق بر عارض پاکت ز شبنم خوب‌تر

4 خوب‌تر شد روی گلگونت، به دور خط سبز آری، آری، باغ باشد سبز و خرم خوب‌تر

1 ای قامتت ز سرو سهی سرفرازتر لعلت، ز هر چه شرح دهم، دلنوازتر

2 از بهر آنکه با تو شبی آورم بروز خواهم شبی ز روز قیامت درازتر

3 جان از تب فراق تو در یک نفس گداخت هرگز تبی نبود ازین جانگدازتر

4 من در رهت نهاده بیاری سر نیاز تو هر زمان زیاری من بی نیازتر

1 تا ز خط عنبرین حسن تو شد بیش تر عاشق روی توام بیشتر از پیش تر

2 ای بتو میل دلم هر نفسی بیشتر خوبی تو هر زمان بیشتر از پیش تر

3 پرسش اگر میکنی عاشق درویش را از همه عاشق ترم وز همه درویش تر

4 با غم ایوب نیست رنج مرا نسبتی صبرم ازو کمترست، دردم ازو بیش تر

1 جامه گلگون، روی آتشناک از گل پاک تر جامه آتشناک و رو از جامه آتشناک تر

2 تا چو گل نازک تنش را دیدم، از جیب قبا سینه من چاک شد، چون دامن من چاک تر

3 حیف باشد آنکه: دوزم دیده بر دامان او زانکه باشد دامنش از دیده من پاک تر

4 التماس قتل خود کردم، روان، برخاستی الله، الله! برنخیزد سرو ازین چالاک تر

1 هر روز در کویش روم، پیدا کنم یار دگر او را بهانه سازم و آنجا روم بار دگر

2 کارم همین عشقست و من حیران کار خویشتن ای کاش، بودی هم مرا، جز عاشقی، کار دگر

3 من کیستم تا خوش زیم در سایه دیوار او؟ بگذار کز غم جان دهم در زیر دیوار دگر

4 بیرون مرو، جولان مکن وز ناز قصد جان مکن انگار مرد از هر طرف صد عاشق زار دگر

1 وه! که بازم فلک انداخت به غوغای دگر من به جای دگر افتادم و دل جای دگر

2 یک دو روز دگر، از لطف به بالین من آی که من امروز دگر دارم و فردای دگر

3 غالبا تلخی جان کندن من خواست طبیب که به جز صبر نفرمود مداوای دگر

4 پا نهم پیش، که نزدیک تو آیم، لیکن از تحیر نتوانم که نهم پای دگر

1 حاش لله! کز رخت چشم افگنم سوی دگر خوش نمی آید بجز روی توام روی دگر

2 تازه گلهای چمن خوشرنگ و خوشبویند، لیک گل رخ ما رنگ دیگر دارد و بوی دگر

3 زینت آن روی نیکو خال بس، خط، گو: مباش حسن او را در نمی باید سر موی دگر

4 کشتن آمد خوی آن بی رحم وز آنم باک نیست باک از آن دارم که گیرد غیر ازین خوی دگر

1 با رخ زرد آمدم سوی درت، ای سروناز یعنی آوردم بخاک درگهت روی نیاز

2 دولت حسن و جوانی یک دو روزی بیش نیست در نیاز ما نگر، چندین بحسن خود مناز

3 عمر بگذشت و شب تاریک هجر آخر نشد یا شبم کوتاه می بایست، یا عمرم دراز

4 تاب بیماری ندارم بیش ازینها، ای فلک یا نسیم روح پرور، یا سموم جان گداز

1 برو، ای نرگس رعنا، تو باین چشم مناز ناز را چشم سیه باید و مژگان دراز

2 از گل و لاله چه حاصل؟ من و آن سرو که هست همه شوخی و کرشمه، همه حسن و همه ناز

3 آتشین روی من آرایش بزمست امشب برو، ای شمع، تو در گوشه خجلت بگداز

4 ای خوش آن دم، که تو از ناز، سوی من آیی! خیزم و بر کف پای تو نهم روی نیاز

1 قد تو عمر درازست و سرو گلشن ناز بیا و سایه فگن بر سرم، چو عمر دراز

2 ز گریه، بی تو، مرا بسته بود راه نظر تو آمدی و نظر می کنم بروی تو باز

3 چراغ عشرت من مرد و بر تو ظاهر نیست بیا، که پیش تو، روشن کنم بسوز و گداز

4 ز آسمان و زمین فارغیم، در ره عشق درین سفر چه تفاوت کند نشیب و فراز؟

آثار هلالی جغتایی

43 اثر از غزلیات هلالی جغتایی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات هلالی جغتایی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی