ای به خوبی از همه خوبان از هلالی جغتایی غزل 180
1. ای به خوبی از همه خوبان عالم خوبتر
شیوه حسن و جمالت هر یک از هم خوبتر
...
1. ای به خوبی از همه خوبان عالم خوبتر
شیوه حسن و جمالت هر یک از هم خوبتر
...
1. ای قامتت ز سرو سهی سرفرازتر
لعلت، ز هر چه شرح دهم، دلنوازتر
...
1. تا ز خط عنبرین حسن تو شد بیش تر
عاشق روی توام بیشتر از پیش تر
...
1. جامه گلگون، روی آتشناک از گل پاک تر
جامه آتشناک و رو از جامه آتشناک تر
...
1. هر روز در کویش روم، پیدا کنم یار دگر
او را بهانه سازم و آنجا روم بار دگر
...
1. وه! که بازم فلک انداخت به غوغای دگر
من به جای دگر افتادم و دل جای دگر
...
1. حاش لله! کز رخت چشم افگنم سوی دگر
خوش نمی آید بجز روی توام روی دگر
...
1. با رخ زرد آمدم سوی درت، ای سروناز
یعنی آوردم بخاک درگهت روی نیاز
...
1. برو، ای نرگس رعنا، تو باین چشم مناز
ناز را چشم سیه باید و مژگان دراز
...
1. قد تو عمر درازست و سرو گلشن ناز
بیا و سایه فگن بر سرم، چو عمر دراز
...
1. یار من، وه! که مرا یار نداند هرگز
قدر یاران وفادار نداند هرگز
...
1. از آن چه سود که نوروز شد جهان افروز؟
که بی تو روز و شب ما برابرست امروز
...