35 اثر از غزلیات ناتمام حزین لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات ناتمام حزین لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار حزین لاهیجی / غزلیات ناتمام حزین لاهیجی

غزلیات ناتمام حزین لاهیجی

1 جام عتاب داده ای، غمزه کینه خواه را زهر به کاسه کردهای، چاشنی نگاه را

2 پنجه به کینه می زنی، با دل چاک چاک من بی خبرانه نشکنی، شانه زلف آه را

1 از عکس رخش باده فروش است دل ما آیینهٔ آن رهزن هوش است دل ما

2 از سطر جبینش، سخنم شد شکرآگین تلخی چش آن چشمهٔ نوش است دل ما

1 شراب تشنه بسی موج زد، ایاغ کجاست؟ کباب سوختگی بوی زد، دماغ کجاست؟

1 دامن فشاند و شمع مزارم به باد داشت گویا همان شکایت عاشق به یاد داشت

2 چشم سفید گشته، مرا صبح وصل شد از بس وفا به وعده او اعتماد داشت

1 چراغ کلبهٔ درویش، نور ماه می باشد به جام باده روشن کن شب آدینهٔ ما را

1 تا بود داغها، دل آزرده حال داشت این مرغ پرشکسته، چمن زیر بال داشت

2 در گلشن از جمال تو، ای آفتاب روی شبنم نبود، گل عرق انفعال داشت

1 دادی به باد، طره عنبر سرشت را کردی کساد، نکهت باغ بهشت را

2 سر، شمع سان ز داغ به آتش که می دهد؟ آیا کسی چه چاره کند، سرنوشت را؟

1 زاهد خمیده است چو چنگ و ملول نیست یک تار موی بر تن او بی اصول نیست

2 دارد ز مرشدان طریقت، خلیفه ها ایمن به شهرها نتوان شد که غول نیست

1 این است، سرود من و بلبل به چمن‌ها فریاد ز بی‌مهری این عهدشکن‌ها

2 نشنیده کس، از غنچهٔ مستور تو حرفی امّا به زبان‌ها ز تو افتاده سخن‌ها

3 روزی که دهد زلف تو، بر باد، غبارم در خاک شود غالیه‌بو، جیب کفن‌ها

4 چون خاک سر کوی تو گیرند در آغوش در حشر نیارند ز جان یاد، بدن‌ها

1 روشن از حیرت دل شد که دلارایی هست در بر این آینه را، آینه سیمایی هست

2 پای آوارگیم، رهبر دامن نشود گر بجز کوی تو، پنداشته ام، جایی هست

3 وسعت آباد دل، افتاده حزین در پیشت برو از خویش که خوش دامن صحرایی هست

آثار حزین لاهیجی

35 اثر از غزلیات ناتمام حزین لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات ناتمام حزین لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی