هجوم گریهٔ از حزین لاهیجی غزلیات ناتمام 1308
1. هجوم گریهٔ تلخ و خروش ناله های من
شکر خواب بهاران شد، غزال شیر مستش را
...
1. هجوم گریهٔ تلخ و خروش ناله های من
شکر خواب بهاران شد، غزال شیر مستش را
...
1. کدامین دیده سازد سرمه، گرد جلوه گاهش را؟
که چشم انتظار از نقش پا بیش است راهش را
...
1. ادا سازد به خاموشی، لب او گفتگویش را
نیارد درگریبان غنچه پنهان کرد بوبش را
...
1. ای از تو، پریشان نظری آینه ها را
از عکس تو در شیشه پری، آینه ها را
...
1. دعویست با شعر ترم، آن دشمن ادراک را
سگ میخورد دایم نجس، آن آبهای پاک را
...
1. قامت شدهست خم، من دیرینه سال را
باید به روی تیغ تو دید، این هلال را
...
1. گشتم اسیر، جلوهٔ آن خوش خرام را
دارم به رقص، از تپش خویش، دام را
...
1. به پیری عشق سازد شوختر طبع جوانم را
که آتش می کند پرزورتر، پشت کمانم را
...
1. علاج عقدهٔ دلتنگی، آسان است عاشق را
گشادکار، در چاک گریبان است عاشق را
...
1. از آن روزی که گم کردم، سراغ آرمیدن را
نشان جاده دانم، موج دریای تپیدن را
...
1. کنم رنگین تر از دامان گلچین، چشم خونین را
که در آغوش مژگان بینم، آن دست نگارین را
...
1. خدا درمانده نگذارد به عالم، بی نصیبان را
عصای کورفهمان می کند، چوب ادیبان را
...