92 اثر از غزلیات حزین لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات حزین لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار حزین لاهیجی / غزلیات حزین لاهیجی

غزلیات حزین لاهیجی

1 گر در رَهِ عشق تو به کار است دل ما دریاب که بس زار و نزار است دل ما

2 نگشود مرا غنچه، سرانگشت نسیمی گویا که فراموش بهار است دل ما

3 در خاک تپان، غرقه به خون، چاک به دامن از غمزهٔ آن شیر شکار است، دل ما

4 دل بردن ما باعث مغروری او شد آیینهٔ خودبینی یار است دل ما

1 عشقت آمیخت به دل درد فراوانی را ریخت در پیرهنم، خار بیابانی را

2 نام پروانه مکن یاد که نسبت نبود با من سوخته دل، سوخته دامانی را

3 هرچه خواهی بکن، از دوری دیدار مگو وحشت آباد مکن خاطر ویرانی را

4 عشق در دل چه خیال است که پنهان گردد؟ پرده پوشی نتوان، آتش سوزانی را

1 مرا آزاد می‌سازد ز دام دل تپیدن‌ها جنون گر وسعتی بخشد به صحرای رمیدن‌ها

2 به خاک افتادهٔ ضعفم، چو نقش پا درین وادی زمینگیر غبار خاطرم، از آرمیدن‌ها

3 سهی بالای من، تا خالی افکنده‌ست آغوشم دوتا گردیده‌ام در زیر بار دل کشیدن‌ها

4 از آن مهر جهان‌آرا نقاب از رخ برافکندن ز ما بی‌طاقتان، چون صبح پیراهن دریدن‌ها

1 جان و دل غفلت زده باری شده ما را این خواب گران، سنگ مزاری شده ما را

2 تا قدر جفای تو ندانی که ندانیم هر زخم، لب شکرگزاری شده ما را

3 ما از دل صد پاره چه فیضی که نبردیم! درگنج قفس، باغ و بهاری شده ما را

4 آسایش ما در غم آن موی میان است کز محنت ایام کناری شده ما را

1 می چون سبو کشید، لب می پرست ما در کارگاه سعی، نجنبید دست ما

2 ما کرده ایم دانه ی دل در زمین عشق از آسیای چرخ نیاید شکست ما

3 امروز، زاهد از لب ما بوی می شنید ای بی خبر ز بزم شراب الست ما

4 پا در زمین نشئه ی عشرت فشرده ایم باشد چو تاک، میکده ها زیر دست ما

1 داغ سودای تو دارد، دل دیوانهٔ ما کعبه لبیک زند بر در بتخانهٔ ما

2 عشق را کعبهٔ مقصود، سویدای دل است لیلی از خودکند ایجاد، سیه خانهٔ ما

3 شور دیوانگی و شیوهٔ اطفال یکی ست هست سربازی ما، بازی طفلانهٔ ما

4 شمع ظلمتکده و کعبه و بتخانه یکی ست عالم آراست، فروغ رخ جانانهٔ ما

1 شق کرده ایم پردهٔ پندار خویش را بی پرده دیده ایم رخ یار خویش را

2 در بیعگاه عشق به نرخ هزار جان ما می خریم ناز خریدار خویش را

3 مرهم چه احتیاج؟ که عاشق ز سوز عشق خواباند در نمک، دل افگار خویش را

4 از نقش پا به خاک رهت ما فتادگان افزوده ایم پستی دیوار خویش را

1 بر فرازد چو علم، آه سحرگاهی ما دو جهان پر شود از کوکبه شاهی ما

2 در حقیقت بر ما، بت شکنی خودشکنی ست صیت اسلام بود، بانگ انا اللّهی ما

3 بس که بار غم هجر تو، گران افتاده ست سایه، از ضعف ندارد سر همراهی ما

4 چون دل عرش جناب، آینه داری داریم کو سکندر که زند کوس فلک جاهی ما؟

1 چون گرد باد حیرت، از خود رهاند ما را سرگشتگی به جایی، آخر رساند ما را

2 خار ترم که بارم، بر دوش باغ و گلبن دهقان بی مروت، بیجا دماند ما را

3 آسایشی که دیدم، از چشم خون فشان بود مژگان تر به بالین، گل می فشاند ما را

4 شد طفل مکتب ما، دوشیزگان معنی تا عشق سالخورده، فرزند خواند ما را

1 ای تازه به دیدار تو ایمان خرابات رخساره و خطّت گل و ریحان خرابات

2 از زمزمه معذورم اگر مست و خرابم دل می رود از دست به دستان خرابات

3 شمع و گل و می بر سر هم ریخته هرسو جایی نتوان یافت به سامان خرابات

4 دود دل ما سنبل و ریحان مطراست زخم جگر ما،گل خندان خرابات

آثار حزین لاهیجی

92 اثر از غزلیات حزین لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات حزین لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی