تیغت از فرق مبتلا رفته از حزین لاهیجی غزل 850
1. تیغت از فرق مبتلا رفته
از سرم سایه هما رفته
...
1. تیغت از فرق مبتلا رفته
از سرم سایه هما رفته
...
1. نسرین بری گلگون قبا، از جلوه جانم سوخته
سودای مشکین طرّه اش سود و زیانم سوخته
...
1. از ما نهان ز فرط ظهوری، چه فایده؟
دایم میان جانی و دوری، چه فایده؟
...
1. روضه خلد خدایا به نکوکاران ده
دولت وصل، جزای دل مشتاقان ده
...
1. عشق تو بانگ زد به زمین و زمان همه
جستیم از این خروش ز خوب گران همه
...
1. سوی محراب شدم با می ناب آلوده
در بغل مصحف و دامن به شراب آلوده
...
1. لعل لب او تا به لب جام رسیده
جان بر لبم از رشک به ناکام رسیده
...
1. گل را ورقم رونق بازار شکسته
این خامه کله گوشه به گلزار شکسته
...
1. سحر آمد ندا ز میخانه
کای خرابات گرد دیوانه
...
1. صبوحی از چمن مستانه پیراهن قبا کرده
چو بوی گل گذشتی تکیه بر دوش صبا کرده
...
1. خوش تلخ عتاب آمده ای حرف به جا چه؟
نوشین لبت اغیار مکیدند به ما چه؟
...
1. دوشین چو شفق بودم، خون جگر آلوده
کان ماه به شهر آمد، گرد سفر آلوده
...