کی راست به میزان وجود و از حزین لاهیجی غزل 719
1. کی راست به میزان وجود و عدم آیم؟
من بیشتر از هستم و از نیست کم آیم
...
1. کی راست به میزان وجود و عدم آیم؟
من بیشتر از هستم و از نیست کم آیم
...
1. دو جهان است درکنار خودم
خود خزان خود و بهار خودم
...
1. بیا که با همه تن چشم انتظار توایم
چو نقش پا به به ره شوق خاکسار توایم
...
1. ما دامن وصل یار داریم
از هر دو جهان کنار داریم
...
1. لعل تو مسیحا شد، بیمار چرا باشم؟
با نرگس مست تو هشیار چرا باشم؟
...
1. شمع سان شام غمت، منّت فردا نکشیم
از سر کوی تو گر سر برود، پا نکشیم
...
1. ای غاشیهٔ شوق تو بر دوش نگاهم
صد دجلهٔ خون بی تو، هماغوش نگاهم
...
1. گلستان محبت را ز دیرین عندلیبانم
به گوش غنچه گستاخ است گلبانگ پریشانم
...
1. ز هند تیره دل چون شمع روشنگر برون رفتم
به پای خود به این شهر آمدم با سر برون رفتم
...
1. به یاد جلوهٔ شوخی، سبک ز جا رفتم
چو بوی گل همه جا همره صبا رفتم
...
1. در آب دیده یا در سینهٔ پرآذر اندازم
دل بیمار خود را بر کدامین بستر اندازم؟
...
1. صبح آینهٔ طلعت نیکوی تو دیدیم
شب گردهٔ گیسوی سمن بوی تو دیدیم
...