92 اثر از غزلیات حزین لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات حزین لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار حزین لاهیجی / غزلیات حزین لاهیجی

غزلیات حزین لاهیجی

1 کشم آهی ز دل کامشب برد از دیده خوابش را گذارد نعل بر آتش، سمند پرشتابش را

2 دلی در دست بی پروا نگار غافلی دارم که در آتش ز خاطر می برد مستی، کبابش را

3 گران جان تر ز شبنم نیست، جسم ناتوان من اگر می بود با من روی گرمی آفتابش را

4 به خاک راهش از نقش قدم افتاده تر بودم چنان برداشت از خاکم که بوسیدم رکابش را

1 گل داغی ز عشق او، بیاراید جهانی را که یک خورشید بس باشد زمین و آسمانی را

2 خراب طاقتم در عاشقی، کز دل تپیدنها پیاپی می دهم جام تغافل، سرگرانی را

3 جهانی را چو مجنون، حسن لیلی کرده صحرایی بیابان گرد دارد یوسف ما، کاروانی را

4 به خاطر ره مده ساقی، دم افسردهٔ زاهد چمن پیرا مکن ای شاخ گل، باد خزانی را

1 نگارین جلوهٔ من، تا به کی هر جا نهی پا را؟ چه خواهد شد اگر بر چشم خون پالا نهی پا را؟

2 رکاب از مقدمت جایی که گردیده ست نورانی چرا بر چشم مشتاقان، به استغنا نهی پا را؟

3 همان از شوق پابوس تو آتش در سرم سوزد اگر بر تربتم ای شمع بزم آرا، نهی پا را

4 به راهت لخت دل افشانده ام تا رشک نگذارد که بر خاک از غرور حسن، بی پروا نهی پا را

1 تا شفقی کرده ای رخ نمکین را گل عرق آلود شرم کرده جبین را

2 وحشت دلهای آرمیده عجب نیست غمزهٔ صید افکنت گشاده کمین را

3 کرده خرابات، چشم باده پرستت خاطر پاک هزار گوشه نشین را

4 عرش برین شد زمین،که رفعت کویت قاعده بر هم زد، آسمان و زمین را

1 چو لاله با چمن حسن و عشق، خوست مرا می مجاز و حقیقت به یک سبوست مرا

2 ز نکهت نفسم می دمد بهار، که دل ز داغ عشق تو چون نافه مشکبوست مرا

3 به گرد بام و درم دیر و کعبه می گردد از آن زمان که به درگاه عشق، روست مرا

4 ز خود تهی شده ام چون نی و ز ناله پرم خروش درد تو پیچیده درگلوست مرا

1 سخن از من کشیدی، شعله ورکردی جهانی را چرا انگشت بر لب می زنی آتش بیانی را؟

2 کمی نبود خراش سینه ام را ای هلال ابرو به داغ دل چه ناخن می زنی آزرده جانی را؟

3 مبادا پرده از دل، آه خون آغشته بر دارد به روی کار مفکن بخیهٔ زخم نهانی را

4 ز داغ لاله پیکر در غبار خاطر تنگم چمن پیرای عشقت ریخت، طرح گلستانی را

1 گوشی نشنیده ست صفیر از قفس ما چون شمع، به لب سوخته آید نفس ما

2 با قافلهٔ لاله درین دشت رفیقیم گلبانگ خموشی ست فغان جرس ما

3 کوتاه صفیرم، قفسم را بگذارید جایی که رسد ناله به فریادرس ما

4 در پا سر خاریش خلیده ست چو بلبل هر دل که خروشد به خراش نفس ما

1 حلاوت در مذاقم نیست آب زندگانی را نفس باشد رگ تلخی، شراب زندگانی را

2 پر پرواز باشد رنگ و بوی مستعار او وفا نبود گل پا در رکاب زندگانی را

3 کس از سیل سبکسر، پایداری چون طمع دارد؟ عنان پیچیدنی نبود، شتاب زندگانی را

4 ز بار روزگار زندگانی، جان به لب دارم رساندم بر لب بام، آفتاب زندگانی را

1 زان لب شکّرفشان شوری به جان داریم ما یک نیستان ناله در هر استخوان داریم ما

2 در بغل چون صبح، چاک بی رفویی بیش نیست گر لباس هستی دامن فشان داریم ما

3 نیست ممکن نغمهٔ شوقی به کام دل زدن در قفس تا خار خار آشیان داریم ما

4 تار وپود مخمل هستی بساط غفلتیست از سر هر مو، رگ خواب گران داریم ما

1 بلا شد گوشهٔ چشم ترحم بی‌گناهان را نگه٬ تیغ سیه‌تاب است، این مژگان‌سیاهان را

2 ز چشم مست دارد یاد، ساقی باده‌پیمایی در این مجلس که ساغر داد یا رب خوش‌نگاهان را؟

3 سر تسلیم می سایم، به خاک عجز و می ‎کنم شکست دل مبارک باد، خیل کج کلاهان را

4 ندارد بت پرستی عیب و عار خود پرستیدن خدا توفیق کیش کفر بخشد، دین پناهان را

آثار حزین لاهیجی

92 اثر از غزلیات حزین لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات حزین لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی