آثار حزین لاهیجی

صفحه 35 از 92
92 اثر از غزلیات حزین لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات حزین لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار حزین لاهیجی / غزلیات حزین لاهیجی

غزلیات حزین لاهیجی

1 گل داغ است که صحرای دلم خرّم ازوست خون گرم است که ناسور مرا مرهم ازوست

2 هر چه از دوست رسد ناخوش و خوش، خوش باشد شربت وصل ازو، تلخی هجران هم ازوست

3 حلقهٔ بندگی عشق به ما ارزانی که در انگشت سلیمانی ما خاتم ازوست

4 به که تا وعدهٔ دیدار، وفا سازد یار نگران چشم دل محرم و نامحرم ازوست

1 ای سیل مرگ، بی تو دل تشنه آب شد دیر آمدی و خانهٔ طاقت خراب شد

2 تفسیده تابه ای، شده بستر ز تب مرا پهلو به هر طرف که نهادم کباب شد

3 آورده است رشتهٔ جان رو به کوتهی از بس که صرف، درگره پیچ و تاب شد

4 مستم درین مرض، که ز یاد نگاه او نشتر دوید تا به رگ من، شراب شد

1 شب زلف تو در خیالم آمد از بخت خود انفعالم آمد

2 بی رحم تر است غمزه، امروز گویا رحمش به حالم آمد

3 یاد قد اوست قسمت من شادم که، الف به فالم آمد

4 از حرمت خون دل شناسی پیمانه کشی، حلالم آمد

1 نقاب از چهره بگشا تا ز غربت جان برون آید برافشان زلف را تا زاهد از ایمان برون آید

2 دهد گر لعل سیرابت منادی، جانگدازان را خضر لب تشنه از سرچشمهٔ حیوان برون آید

3 فرو خوردم ز بیم خویت از بس اشک خونین را ز چشمم جای مژگان، پنجهٔ مرجان برون آید

4 قدم از وادی شوقت کشیدن، نیست مقدورم مرا گر خار پا از دیده چون مژگان برون آید

1 عشق است به دل شور بیابان قیامت بر داغ نگون کرده نمکدان قیامت

2 ناصح، تو به رسوایی ما پرده مپوشان این چاک گذشته ست ز دامان قیامت

3 در سنگ چه مقدار بود جلوه شرر را تنگ است به مجنون تو میدان قیامت

4 امروز برد شورش دل رونق فردا برچیده شد از عشق تو دکان قیامت

1 فروزان کن ز رخ، کاشانهای چند بسوزان شمع من، پروانه اى چند

2 فغانم گوش کن امشب که فردا ز من خواهی شنید افسانه اى چند

3 دلم داند به پاس آشنایی چها دید، از وفا بیگانه اى چند

4 گران خوابان غفلت را شکستم خمار، از نعرهٔ مستانه ای چند

1 لطف و قهرت به من سوخته جان هر دو یکی ست دانه چون سوخت، بهاران و خزان هر دو یکی ست

2 تا تو مهجوری من خواسته ای، در کامم تلخی دوری و شیرینی جان هر دو یکی ست

3 دل خراشانه لبم ناله عبث می سنجد پلّه ی ناز تو و کوه گران هر دو یکی ست

4 با جگر تشنگی تیغ شکار اندازت خون صید حرم و آب روان هر دو یکی ست

1 صبا را گرد سر گردم، که از کوی تو می‌آید سمن را جان برافشانم، کز او بوی تو می‌آید

2 زبان نکته‌سنجان در دهان انگشت حیرت شد تکلّم الحق از چشم سخنگوی تو می‌آید

3 اگر خواهی که باز آید دل، ای آرام جان بازآ علاج وحشت از رم خورده آهوی تو می‌آید

4 گشاد تیره‌بختان از خم زلف تو می‌خیزد شب ما روز کردن، از بر روی تو می‌آید

1 کون و مکان به زیر نگین قناعت است مور مرا به ملک سلیمان چه حاجت است

2 جوش گل است و شارع میخانه بسته نیست صوفی، به خانقاه نشستن حماقت است

3 در پای خم سجود سحرگاهم آرزوست برخیز ای حریف که هنگام طاعت است

4 زاهد، به آب تیغ گلو تر کن و ببین کوثر کجا به لذت شهد شهادت است

1 نالم به اثر گر غم او یار نباشد گریم به نمک، دیده چو خونبار نباشد

2 بخرام به بالین من ای آینه سیما دارم نفسی کآینه را بار نباشد

3 لب می مکم از چاشنی درد، ببینید خون در دلم از لعل لب یار نباشد

4 از وادی غم می شنوم آه ضعیفی ای اشک سراغی، دل بیمار نباشد؟

آثار حزین لاهیجی

92 اثر از غزلیات حزین لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات حزین لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی