آثار حزین لاهیجی

صفحه 27 از 92
92 اثر از غزلیات حزین لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات حزین لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار حزین لاهیجی / غزلیات حزین لاهیجی

غزلیات حزین لاهیجی

1 بتی دارم که دل دیوانهٔ اوست خراب جلوهٔ مستانهٔ اوست

2 کند سوسن به شکرش، تر زبانی لب هر غنچه در افسانهٔ اوست

3 سر و کارم بود با شعله خویی دل گرم من آتشخانهٔ اوست

4 نمی دانم به محفل این چه شمعیست که جان قدسیان پروانهٔ اوست

1 زاهد از ساغر شراب گریخت شب پر، از نور آفتاب گریخت

2 مرد میدان عشق، عقل نشد صعوه از صولت عقاب گریخت

3 تاب قید جنون نداشت، خرد نامقیّد ز احتساب گریخت

4 وحشت آرد سرای ویرانه دلم از سینهٔ خراب گریخت

1 حریف عیش جهان بی دماغ می ماند پیاله می رود از دست و داغ می ماند

2 چنین که عشق زند ره، فقیه و زاهد را کدام مرد، به کنج فراغ می ماند

3 ز خوی آتش عشق غیور، بوالعجب است که آشیانهٔ بلبل به باغ، می ماند

4 چنان ز زلف تو آشفته است خاطر من که بوی نافه به موی دماغ می ماند

1 برآ از خویش زاهد، وقت شبگیر خرابات است علاج زهد خشکت، ساغر پیر خرابات است

2 ز دام عنکبوت سبحه و سجاده دل برکن بیا صید بط میکن که نخجیر خرابات است

3 خراب گردش ساغر، فدای جلوهٔ ساقی مرا تلقین این ذکر خوش ازپیر خرابات است

4 مرنج ای شیخ از من گر سخن بی پرده می گویم که این بی پرده گفتنها ز تاثیر خرابات است

1 بار ستم یار، گران است و گران نیست جانبازی عشاق، زیان است و زیان نیست

2 یارب چه شنیده ست ز اغیارکه امروز با ما نگه یار همان است و همان نیست؟

3 حرفی ز دهانش به زبان است دهان کو؟ رازی ز میانش به زبان است و زبان نیست

4 بویی نه و رنگی ست به رخساره جهان را درگلشن تصویر خزان است و خزان نیست

1 پری گر وا کنم، پروانهٔ شمع تو خواهم شد سمندر ساز آتشخانهٔ شمع تو خواهم شد

2 شبی پروانه سان گرد سرت گشتم، چه دانستم که برگرد جهان افسانهٔ شمع تو خواهم شد

3 سرم گرم عروج نشئهٔ داغ است، می دانم که مست از آتشین پیمانهٔ شمع تو خواهم شد

4 سحر ته پیرهن دیدم تو را چون شمع فانوسی گریبان می درم، دیوانهٔ شمع تو خواهم شد

1 خوش آنکه دلم آینه سیمای تو باشد در خلوت اندیشه، همین جای تو باشد

2 فردوس برد رشک برآن سینهٔ گرمی کآتشکدهٔ حسن دلارای تو باشد

3 جنت قفس تنگ بود، مرغ دلی را کآموختهٔ زلف چلیپای تو باشد

4 از دیدن خورشید خبردار نگردد آن دیده که حیران تماشای تو باشد

1 در شب شیب، گرانتر شده خوابی که مراست شد جوان، غفلت ایام شبابی که مراست

2 ناصح، افسانه چه سازد به تن آسانی من نشتر افگار شود، از رگ خوابی که مراست

3 زهر ناکامی جاوید چکاند به لبم با لب شهدفروشان شکرابی که مراست

4 عذر تقصیر همان به که کنم خاموشی حجت آرای سوال است جوابی که مراست

1 درکشوری که مهر و وفا می فروختند خوبان، متاع جور و جفا می فروختند

2 در بیعگاه خنجر ناز نگاه او جان، قدسیان به نرخ گیا می فروختند

3 من زان ولایتم که به یک جو نمی خرید شاهنشهی اگر به گدا می فروختند

4 ننگ آیدش وگر نه مکرر به التماس دولت به رند بیسر وپا می فروختند

1 بی کس تر ازین عاشق دل خسته کسی نیست عمری ست که بیمارم و عیسی نفسی نیست

2 شورافکن مرغان اسیر است خروشم دلگیرتر از سینهٔ چاکم قفسی نیست

3 تا چند توان داد، نفس بیهده بر باد؟ چون نی همه فریادم و فریادرسی نیست

4 گوشی به خروش من و دل دار، که فرداست زین قافله رفته، صدای جرسی نیست

آثار حزین لاهیجی

92 اثر از غزلیات حزین لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات حزین لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی