10 اثر از غزلیات در دیوان اشعار هاتف اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار هاتف اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.

غزلیات در دیوان اشعار هاتف اصفهانی

1 بتان نخست چو در دلبری میان بستند میان بکشتن یاران مهربان بستند

2 دعا اثر نکند کز درم تو چون راندی به روی من همه درهای آسمان بستند

3 مگر میان بتان روی آن صنم دیدند که اهل صومعه زنار بر میان بستند

4 به آشیانه نبستند عندلیبان دل اگر دو روز در این گلشن آشیان بستند

1 گل خواهد کرد از گل ما خاری که شکسته در دل ما

2 از کوی وفا برون نیائیم دامن‌گیر است منزل ما

3 مرغان حرم ز رشک مردند چون بال فشاند بسمل ما

4 نام گنهی نبرد تا کشت ما را به چه جرم قاتل ما

1 صبوری کردم و بستم نظر از ماه سیمایی که دارد چون من بیتاب هر سو ناشکیبایی

2 به حسرت زین گلستان با صد افغان رفتم و بردم به دل داغ فراق لاله‌رویی سرو بالایی

3 به ناکامی دو روز دیگر از کوی تو خواهم شد به چشم لطف بین سوی من امروزی و فردایی

4 به کام دل چو با اغیار می نوشی به یاد آور ز ناکامی از خون جگر پیمانه پیمایی

1 بر دست کس افتد چو تو یاری نه و هرگز در دام کسی چون تو شکاری نه و هرگز

2 روزم سیه است از غم هجران بود آیا چون روز سیاهم شب تاری نه و هرگز

3 در بادیهٔ عشق و ره شوق رساند آزار به هر پا سر خاری نه و هرگز

4 گردون ستمگر کند این کار که باشد؟ یاری به مراد دل یاری نه و هرگز

1 دل من ز بیقراری چو سخن به یار گویم نگذاردم که حال دل بیقرار گویم

2 شنود اگر غم من نه غمین نه شاد گردد به کدام امیدواری غم خود به یار گویم

1 سرو قدی که بود دیدهٔ دلها به رهش نیست جز دیدهٔ صاحبنظران جلوه گهش

2 آه از آن شوخ که سرگشته به صحرا دارد وحشیان را نگه آن آهوی وحشی نگهش

1 روز وصلم به تن آرام نباشد جان را که دمادم کند اندیشه شب هجران را

2 آه اگر عشوه گری‌های زلیخا سازد غافل از حسرت یعقوب مه کنعان را

1 خوش آنکه نشینیم میان گل و لاله ماه و تو به کف شیشه و در دست پیاله

2 در طرف چمن ساقی دوران می عشرت در ساغر گل کرده و پیمانهٔ لاله

3 بر سرو و سمن لؤلؤ تر ریخته باران بر لاله و گل در و گهر بیخته ژاله

4 وز شوق رخ و قامت تو پیش گل و سرو بلبل کند افغان به چمن فاخته ناله

1 حرف غمت از دهان ما جست یا آتشی از زبان ما جست

2 رو جانب دام یا قفس کرد هر مرغ کز آشیان ما جست

3 یک‌یک ز نشان فراتر افتاد هر تیر که از کمان ما جست

4 آتش به سپهر زد شراری کز آه شررفشان ما جست

1 غم عشق نکویان چون کند در سینه‌ای منزل گدازد جسم و گرید چشم و نالد جان و سوزد دل

2 دل محمل نشین مشکل درون محمل آساید هزاران خسته جان افشان و خیزان از پی محمل

3 میان ما بسی فرق است ای همدرد دم درکش تو خاری داری اندر پا و من پیکانی اندر دل

4 نه بال و پر زند هنگام جان دادن ز بیتابی که می‌رقصد ز شوق تیر او در خاک و خون بسمل

آثار هاتف اصفهانی

10 اثر از غزلیات در دیوان اشعار هاتف اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار هاتف اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.