نزدیک تو ای از همه از سید حسن غزنوی رباعی 133
1. نزدیک تو ای از همه کس کم که منم
کس نیست چنین خسته و در هم که منم
...
1. نزدیک تو ای از همه کس کم که منم
کس نیست چنین خسته و در هم که منم
...
1. یارب ز تو آنچه من گدا می خواهم
افزون ز هزار پادشا می خواهم
...
1. از عمر که بگذشت بلا می بینم
وز چرخ که برکشد جفا می بینم
...
1. تا عمر بود به دل هوای تو کنم
تاج سر خود ز خاک پای تو کنم
...
1. رفتیم و گرانی ز وصالت بردیم
در دیده نمونه جمالت بردیم
...
1. تا چنگ بر آن سنبل پرتاب زدیم
وز چهره به نام تو زر ناب زدیم
...
1. سر کوفته در پای بلا می گردیم
دل رفته ز جان نیز جدا می گردیم
...
1. بدخواه تو گفت ای ملک هفت اقلیم
چون موی شدم کنون نترسم از بیم
...
1. سبحان الله بعهد تو آن گویم
کز طلعت تو نبود خالی کویم
...
1. دل بسته روزگار پر زرق شدن
یا شیفته بقاء چون برق شدن
...
1. ای دل ز غمش ناله زاری می کن
با درد به حیله روزگاری می کن
...
1. دارم ملکا چو ریگ و باران دشمن
بر من شده جمله دوستاران دشمن
...