گفتم که مدح صاحب اعظم کنم از مجد همگر قطعه 72
1. گفتم که مدح صاحب اعظم کنم ادا
آسیمه گشت عقلم و بر رخ فکند چین
...
1. گفتم که مدح صاحب اعظم کنم ادا
آسیمه گشت عقلم و بر رخ فکند چین
...
1. ای باد یاد روضه بغداد تازه کن
تا تازه گردد از تو دل خویش کام من
...
1. ای به تاثیر عدل معتدلت
جاه تو قوت گزاف شکن
...
1. خسروا داشت سخایی تو مرا پار چنانک
کآن نیارست زدن لاف ز هستی من
...
1. به خدائی که آشنائی داد
وحی او با دل پیامبران
...
1. تن در غم جانگداز دادن
جان در پی کرم آز دادن
...
1. تلطفی بنما ای برید باد سحر
نسیمی از نفس من بدان چمن برسان
...
1. رسید موسم نوروز و تازه گشت جهان
به فر دولت مخدوم صاحب دیوان
...
1. بدین گونه قرین غم ندارد
دل صاحبدلان صاحب قرانان
...
1. خدایگانا در ملک شرع معجز تو
شکست بند طلسم زمانه جادو
...
1. سرفرازا توئی که گردن چرخ
دارد امروز طوق خدمت تو
...
1. ز غبن هدهد میمون که شد متابع زاغ
ز رشک ملک سلیمان که شد مسخر دیو
...