آثار مجد همگر

صفحه 8 از 12
12 اثر از قطعات در دیوان اشعار مجد همگر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار مجد همگر شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار مجد همگر

1 خدایگانا آنی که شمع دولت تو چراغ و مشعله چرخ را کند روشن

2 چو شمع بر تن من نعمت تو بر توست نطاق و جبه و دستار تا به پیراهن

3 حکایت شب دوشین و شمع و طشت طلا که کرد همره این تیره رای شاه زمن

4 ز رشک شعله نورش که بر فلک می رفت هزار بار فزون سوخت ماه را خرمن

1 صحن خلد است زمین از اثر دور زمان هین بده باده و داد طرب از گل بستان

2 اول فصل ربیع است صبوح ای ساقی توبه مان بشکن از آن لعل لب و لعل روان

3 حرمت کوثر اگر چند بزرگ است ولیک لب جوی و لب جام و لب جانان به ازان

4 بنده باده و بادم که چو روح اند و حیات واله باغ و بهارم که چو حورند و جنان

1 گفتم که مدح صاحب اعظم کنم ادا آسیمه گشت عقلم و بر رخ فکند چین

2 گفتا کدام صاحب اعظم مدار ملک دارای دین و دنیی و مخدوم فخر دین

3 چون لطف اوست خلق جهان را شفیع و یار بادش خدای عز و جل حافظ و معین

1 ای باد یاد روضه بغداد تازه کن تا تازه گردد از تو دل خویش کام من

2 یک صبحدم به فال همایون سفر گزین وانگه دعای سدره گذار و پیام من

3 از روی مکرمت سوی آن خواجه بر که هست از بندگیش خواجه گردون غلام من

4 گو ای مثال جود تو وجه معاش خلق گو ای نوال جود تو فیض غمام من

1 ای به تاثیر عدل معتدلت جاه تو قوت گزاف شکن

2 اعتدال بهار دولت تو نام و ناموس اختلاف شکن

3 به حلاوت رحیق لفظ خوشت سوزش و تلخی سلاف شکن

4 تن خصمت ز صرصر حدثان آورد چون نی و قلاف شکن

1 خسروا داشت سخایی تو مرا پار چنانک کآن نیارست زدن لاف ز هستی من

2 آسمان با همه تعظیم و بلندی کوراست می زد از روی تواضع دم پستی با من

3 تا تو برداشتی اکنون ز سرم دست کرم می زند از سر کین تیغ دودستی با من

4 یادمی آر از آن شب که رهی را گفتی عمر باقی بنشین خوش چو نشستی با من

1 به خدائی که آشنائی داد وحی او با دل پیامبران

2 به رسولی که روشنائی داد نور عقلش به چشم راهبران

3 کز دل پاک و سینه صافی بازگشتم به راه رهسپران

4 اندرین پرده گرچه محجوب است صورت من ز چشم بی بصران

1 تن در غم جانگداز دادن جان در پی کرم آز دادن

2 بینی و لب و زبان و دندان در پتک و دهان گاز دادن

3 درمصطبه معتکف نشستن ترک ورع و نماز دادن

4 دل را به هزار پاره کردن هر پاره به چرغ و باز دادن

1 تلطفی بنما ای برید باد سحر نسیمی از نفس من بدان چمن برسان

2 ز دل که نافه صفت شد ز خون سوخته پر دمی چو مشک بدان آهوی ختن برسان

3 سلام این دل پروانه وار سوخته بال شبی به خلوت آن شمع انجمن برسان

4 ز من نمی رسد آنجا کسی ز بیم رقیب تو گر دمی رسی آنجا سلام من برسان

1 رسید موسم نوروز و تازه گشت جهان به فر دولت مخدوم صاحب دیوان

2 جهان پیر جوان شد چو بخت آصف عصر بهاء دولت و دین خواجه زمین و زمان

آثار مجد همگر

12 اثر از قطعات در دیوان اشعار مجد همگر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار مجد همگر شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی