ای لفظ تو آب زندگانی از مجد همگر قطعه 107
1. ای لفظ تو آب زندگانی
وی کلک تو اصل شادمانی
...
1. ای لفظ تو آب زندگانی
وی کلک تو اصل شادمانی
...
1. دوات بودی عمری به پیش هر قلمی
به گاه شاهدی و کودکی و نیکوئی
...
1. دوش با عقل دوربین گفتم
کای مبرا ز سهو و کژبینی
...
1. قصد کردی به تصنع ز حسد در حق من
یعنی از سامری آموخته ام حیله گری
...
1. به گاه بزرگی بریدند حلقت
غلامان ز مظلومی و عجز و خردی
...
1. من هجاء چون کنم مطرزک را
که هجاء کردن است کژ خوانی
...
1. به حکم خواهش مولی الانام شمس الدین
که دارد امرش بر سابق قدر پیشی
...
1. شکل دیو سفید دارد اصیل
که مماناد آن سیه صوفی
...
1. مردکی بود طامع و شیاد
نام آن غرم حیدر آبی
...
1. ای آن زمین وقار که بر آسمان فضل
ماه خجسته منظر و خورشید منظری
...
1. جمعی زاهل خطه کاشان که برده اند
ز ارباب فضل و فطنت گوی هنروری
...