آثار مجد همگر

صفحه 10 از 12
12 اثر از قطعات در دیوان اشعار مجد همگر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار مجد همگر شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار مجد همگر

1 زهی شهریاری که خورشید چرخ بود پیش رای تو چون شب پره

2 قضا در مهمات ملک جهان ز رای تو خواهد همی مشوره

3 هر آن قلب کاندر تو آورد روی بدیهه شود میمنه ش میسره

4 ز تیغت که بر دشمنان بگذرد شود روی هامون چو که پر دره

1 ای به رای و لمعه رای جهان آرای خویش چهره خورشید رخشان را خراشان داشته

2 هر غلام از خیل تاش بندگان درگهت شاه انجم را ز خیل خواجه تاشان داشته

3 مانی از کلک تو ننگ از نقشبندی یافته آذر از طبع تو عار از بت تراشان داشته

4 دان که من بنده به بوی کلک عنبرپاش تو آن به غیرت ابرها را اشک پاشان داشته

1 ده عادت ردیست که رسم است عامه را کز وی شود روان و دل و عقل کاسته

2 عرض جمال و لاف سخا و صلف به زهد مدح زنان خویش و تفاخر به خواسته

3 بخل سلام و خیر ریا و مکاس جای مهمانی به نوبت و تشریف خاسته

1 حمید ساخته دارد مفرحی دلخواه کزان به فایده تر از زمین نرست گیاه

2 بدن قوی کند و طبع شاد و فکرت تیز حدیث نرم و زبان جاری و سخن کوتاه

3 اگر تناول آن در شب اتفاق افتد تنش غذا طلبد هم ز بامداد پگاه

4 شود بدیل می ناب در تفرج طبع بود به جای سقنفور در تهیج باه

1 ای در گله جهان ز عدلت گرگ آمده پاسبان لاشه

2 درظل همای رایتت شد گنجشک هم آشیان باشه

3 ماراست یکی حدیث باقی چون در تن ماجری حشاشه

4 من بنده نیم از آن صحابه کز من ببرد سبق عکاشه

1 حیات بخشا چرخم ز غبن خواهد کشت به تیغ کین من از چرخ کینه خواه بخواه

2 سیه دلی دل شه بر رهی گران کرده ست بیان جرم من از خصم دل سیاه بخواه

3 به صد دلیل شود روشنت که بی جرمم ز من دلیل بجو یا ازو گواه بخواه

4 حوالت گنه ار برمن است هم سهل است شفیع بنده توئی عذر آن گناه بخواه

1 دی دلم گفت چون که کم کردی پوشش جامه پاشش اقچه

2 گفتم ای دل نبینیم که نماند اقچه در کیسه جامه در بقچه

3 هستی من جهان دون بستد نه مزلش ستد نه سارقچه

4 گفت اگر مال نیست باقی باد دولت و جاه فخر دین گلچه

1 اگر چه عمادی ز دریای خاطر نکرده ست تقصیر در درفشانی

2 خطا گفت این لفظ کز لفظ و معنی علی حسن بود حسان ثانی

3 بدان قطعه مفتون شده ست او کجا گفت هر آنگه که چون من نیایم نخوانی

4 ز بیت نخستین قیاسی کن آخر که تکرار لفظش چه دارد معانی

1 خدایگانا با آب معجزات بنانت بشست گیتی جادو کتاب نیرنجی

2 به دست حکم تو در روز و شب چو مهره نرد دو لشکرند یکی رومی دگر زنجی

3 به یک دو دست که با تو نماند توبت کرد به دست تو فلک هشت تو ز شش پنجی

4 تو شاه عرصه ملکی و دیگران هستند همه زبون عری چون شهان شطرنجی

1 گر چه پیش از تو بود حاتم طی تو ز حاتم به منزلت پیشی

2 تو جهانداری و به نسبت جود همچنان تنگدست و درویشی

3 ما توانگرتریم از تو از آنک ما تو داریم کز جهان بیشی

آثار مجد همگر

12 اثر از قطعات در دیوان اشعار مجد همگر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار مجد همگر شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی