ارکان معاملت مسلمانی - رکن چهارم - رکن منجیات در کیمیای سعادت امام محمد غزالی

130 اثر از ارکان معاملت مسلمانی - رکن چهارم - رکن منجیات در کیمیای سعادت امام محمد غزالی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه امام محمد غزالی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 4 از این مجموعه هستید.

بدان که از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 37

1. بدان که معنی سوء خاتمت که همه از آن ترسند آن است که ایمان وی بازستانند به وقت رفتن و این را اسباب بسیار است و علم این پوشیده است، ولکن آنچه اندر این کتاب بتوان گفت آن است که این از دو سبب خیزد: یکی آن که بدعتی باطل اعتقاد کند و عمر بر آن بگذارد و گمان نبرد که آن خود خطا تواند بود، در نزدیکی مرگ کارها کشف افتد، باشد که وی را خطای وی کشف کنند، و بدان سبب در دیگر اعتقادها که داشته است نیز به شک افتد که اعتماد برخیزد از اعتقاد خویش و بر این شک برود و این خطر مبتدع را بود. و کسی را که راه کلام و دلیل سپرد اگرچه با ورع و پارسا باشد. اما ابلهان و اهل سلامت که مسلمانی به ظاهر، چنان که در قرآن و اخبار است، بگرفته باشند، از این ایمن باشند.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

3 دقیقه زمان مطالعه 4 بیت

بدان که از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 38

1. بدان که اول مقام از مقامات دین یقین است و معرفت، پس از معرفت خوف خیزد و از خوف زهد و صبر و توبه و صدق و اخلاص و مواظبت بر ذکر و فکر بر دوام پدید آید. و از آن انس و محبت خیزد و این نهایت مقامات است. و رضا و تفویض و شوق این همه خود تبع محبت باشد. پس کیمیای سعادت پس از یقین و معرفت که خود را و خدا را بشناخت، خوف است و هرچه پس از آن است بی وی راست نیاید و این به سه طریق به دست آید:
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

3 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

روایت است از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 39

1. روایت است که چون ابلیس ملعون شد، جبرئیل و میکائیل دایم می گریستند. خدای تعالی به ایشان وحی فرستاد، «چرا می گریید؟» گفتند، «از مکر تو ایمن نه ایم!» گفت، «چنین باید، ایمن مباشید». و محمد بن المنکدر می گوید، «چون دوزخ بیافرید همه فریشتگان به گریستن ایستادند. چون آدمیان را بیافرید آنگاه خاموش شدند، دانستند که نه برای ایشان آفرید».
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

4 دقیقه زمان مطالعه 6 بیت

بدان که از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 40

1. بدان که چون صدیق با بزرگی وی مرغی را دیدی گفتی کاشکی تو من بودمی و بوذر گفت کاشکی من درختی بودمی. و عایشه گفتی کاشکی مرا نام و نشان نبودی و عمر گاه بودی که آیت قرآن بشنیدی بیفتادی و از هوش بشدی و چند روز مردمان به عیادت وی رفتندی. و بر روی او دو خط سیاه بودی از گریستن و گفتی کاشکی هرگز عمر را مادر نزادی. و یک راه به در سرایی بگذشت. یکی قرآن همی خواند در نماز. اینجا رسیده بود، «ان عذاب ربک لواقع» از ستور خویش درافکند از بی طاقتی و وی را به خانه بردند. یک ماه بیمار بود که کسی سبب بیماری وی ندانست.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

4 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

همانا که از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 41

1. همانا که کسی گوید که اخبار در فصل خوف و رجا بسیار است. کدام فاضلتر از این هردو و کدام باید که غالب بود؟ بدان که خوف و رجا همچون دو داروست. و دارو را فاضل نگویند ولکن نافع گویند که خوف و رجا چنان که گفتیم از صفات نقص است و کمال آدمی بدان است که در محبت حق تعالی مستغرق بود و ذکر وی همگی وی را فرو گرفته باشد و از خاتمت و سابقت خود هیچ نیندیشد، بلکه وقت نگرد و وقت هم ننگرد، به خداوند وقت نگرد، چون به خوف و رجا التفات کند این حجابی باشد، ولکن چنین حالت نادر بود.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

2 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت

بدان که از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 42

1. بدان که مدار راه دین بر چهار اصل است که در عنوان مسلمانی گفته ایم. نفس تو و حق تعالی و دنیا و آخرت از چهار دو جستن است و دو جستن از نفس خود برای جستن حق تعالی و جستن از دنیا برای جستن آخرت. پس تراز وی از نفس خود به حق تعالی می باید آورد و روی از دنیا به آخرت می باید آورد و صبر و خوف و توبه همه مقامات این است. و دوستی دنیا از مهلکات است چنان که علاج آن گفته ایم و دشمنی وی و بریدن از وی از منجیات است و اکنون شرح این خواهیم گفت. و عبارت از این فقر است و زهد. پس باید که اول فضیلت وی و حقیقت وی بشناسی.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 1 بیت

بدان که از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 43

1. بدان که فقیر آن بود که چیزی که وی را بدان حاجت بود ندارد و به دست وی نبود و آدمی را اول به وجود خود حاجت است، آنگاه به بقای خود حاجت است، آنگاه به غذا و به مال و به چیزهای بسیار، و از این همه چیز به دست وی نیست. وی در این همه نیازمند است و غنی آن بود که از غیر خود بی نیاز بود. و این جز یکی نیست جل جلاله.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

3 دقیقه زمان مطالعه 5 بیت

بدان که از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 44

1. بدان که خدای تعالی می گوید، «للفقراء المهاجرین»، درویشی را فراپیش داشت از هجرت. و رسول (ص) گفت، «خدای تعالی دوست دارد درویش معیل و پارسا را»، و گفت، «یا بلال! جهد کن تا چون بخواهی رفت از این جهان، درویش باشی نه توانگر»، و گفت، «درویشان امت من پیش از توانگران به پانصد سال در بهشت شدند». و در یک روایت به چهل سال. و مگر بدین درویش حریص خواسته باشد و بدان دیگر درویش خرسند و راضی و گفت، «بهترین امت من درویشانند و زودتر کسی که در بهشت بگردد، ضعیفانند». و گفت، «مرا دو پیشه است. هرکه از آن هردو دست نداشته است مرا دوست داشته است: درویشی و غزا».
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

5 دقیقه زمان مطالعه 9 بیت

رسول (ص) از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 45

1. رسول (ص) گفت، «خنک آن کس که وی را به اسلام راه نمودند و قدر کفایت به وی دادند و بدان قناعت کرد». و گفت، «یا درویشان! از میان دل به درویشی رضا دهید تا ثواب فقر یابید. و اگر نه نیابید». و این اشارت است که درویش حریص را ثواب نبود، ولکن اخبار دیگر صریح است در آن که وی را ثواب بود. و گفت، «هرچیزی را کلیدی است و کلید بهشت دوستی درویشان صابر است که ایشان روز قیامت هم نشینان حق تعالی اند».
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

2 دقیقه زمان مطالعه 3 بیت

بدان که از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 46

1. بدان که خلاف کرده اند که درویش صابر فاضلتر یا توانگر شاکر و درست آن است که درویش صابر فاضلتر از توانگر شاکر و این اخبار جمله دلیل آن است. اما اگر خواهی که سر کار بدانی حقیقت آن است که هرچه تو را از ذکر محبت حق تعالی مانع است آن مذموم بود. کس باشد که مانع وی درویشی بود و کس باشد که مانع وی توانگری بود. و تفصیل این آن است که در مقدار کفایت بودن از نابودن اولیتر، چه این قدر از دنیا چاره نیست و زاد راه آخرت است.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

4 دقیقه زمان مطالعه 8 بیت

بدان که از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 47

1. بدان که آداب درویشی در باطن رضایت و در ظاهر آن که گله نکند. وی را در باطن سه حالت است: یکی آن که به درویشی شاد باشد و شاکر که داند که این صرف عنایت است از حق تعالی که با اولیای خویش کند. درجه دوم آن که اگر شاکر نبود باری کاره نبود فعل خدای را تعالی اگرچه درویشی را کاره بود، چنان که کسی حجامت کند کاره بود درد آن را ولکن از حجام ناخشنود نبود و این نیز بزرگ است. سیم آن که از خدای تعالی کاره بود بدین و این حرام است و ثواب فقر را باطل کند، بلکه به همه وقتی واجب است که اعتقاد کند که حق تعالی آن کند که باید کرد و کسی را با وی کراهیتی و انکاری نرسد.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

2 دقیقه زمان مطالعه 3 بیت

اما آداب از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 48

1. اما آداب ستدن عطا آن است که هرچه از شهبت بود نستاند و هرچه زیادت از حاجت وی بود طلب نکند و نستاند، مگر که به خدمت درویشان مشغول بود. پس اگر در ملاء بستاند و در سر بدهد این درجه صدیقان است و اگر طاقت این ندارد که خود بدهد با خداوند بگوید تا به مستحق رساند، اما مهم است نیت دهنده گوش داشتن که آن به هدیه بود یا به صدقه یا به ریا.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

2 دقیقه زمان مطالعه 4 بیت