ارکان معاملت مسلمانی - رکن چهارم - رکن منجیات در کیمیای سعادت امام محمد غزالی

130 اثر از ارکان معاملت مسلمانی - رکن چهارم - رکن منجیات در کیمیای سعادت امام محمد غزالی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه امام محمد غزالی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 11 از این مجموعه هستید.

بدان که از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 120

1. بدان که مرگ کاری عظیم است و خطری بزرگ و خلق از آن غافلند. و اگر یاد کنند در دل ایشان بس اثری نکند که دل به مشغله دنیا چنان مستغرق باشد که چیزی دیگر را جای نمانده باشد. و از این بود که از ذکر و تسبیح نیز لذت نیابد. پس علاج آن بود که خلوتی طلب کند و یک ساعت دل این کار را فارغ کند، چنان که کسی که در بادیه بخواهد شد تدبیر آن را در دل از دیگر چیزها فارغ کند و با خویشتن گوید که مرگ نزدیک رسید و باشد که امروز بود. و اگر تو را گویند که در بالانی تاریک شو که ندانی که در آن دهلیز چاهی است یا سگی در راه است یا هیچ خلل نیست، زهره تو بشود. آخر پوشیده نیست که کار تو پس از مرگ و خطر تو در گور کمتر از این نیست. غفلت از این چه دلیری است؟
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

3 دقیقه زمان مطالعه

بدان که از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 121

1. بدان که هرکه در دل خویش صورت کرد که زندگانی بسیار خواهد یافتن تا دیری بزید و مرگ وی نخواهد بود، از وی هیچ کار دینی نیاید که وی می گوید با خویشتن که روزگار در پیش است هرگاه که خواهی می توان کرد، در حال راه آسایش گیر. و چون مرگ خویش نزدیک پندارد همه حال به تدبیر مشغول باشد و این اصل همه سعادتهاست. رسول (ص) ابن عمر را گفت، «بامداد که برخیزی با خویشتن مگوی که شبانگاه را زنده باشی. و از زندگانی زاد مرگ بستان و از تندرستی زاد بیماری برگیر که ندانی که فردا نام تو نزد خدای تعالی چه خواهد بود». و گفت (ص)، «از هیچ چیز بر شما نمی ترسم که از دو خصلت: از پس هوا شدن و امید زندگانی دراز داشتن»، و اسامه چیزی خرید به نسیه تا یک ماه. رسول (ص) گفت، «عجب نماید از اسامه که تا یک ماه چیز خریده است، ان اسامه لطویل الامل، نهمار دراز امید است در زندگانی. بدان خدای که نفس من به دست وی است که چشم برهم نزنم که نپندارم که پیش از برهم نهادن مرگ در آید. و هیچ لقمه در دهان ننهم که نپندارم که به سبب مرگ در گلوی من بخواهد ماند». و آنگاه گفت، «یا مردمان! اگر عقل دارید خویشتن مرده انگارید که به خدایی که جان من به دست وی است که آنچه شما را وعده کرده اند بیاید و از آن خلاص نباید». و رسول (ص) چون آب تاختن کردی در وقت تیمم کردی. گفتندی، «آب نزدیک است»، گفت، ننباید که تا آن وقت زنده نباشم».
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

3 دقیقه زمان مطالعه

بدان که از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 122

1. بدان که آدمی زندگانی دراز در دل خویش صورت کرده است از دو سبب: یکی جهل و یکی دوستی دنیا. اما دوستی دنیا چون غالب شد مرگ دوست وی را از وی بستاند، وی را دشمن دارد و موافق وی نبود و آدمی هرچه موافق وی نباشد از خویشتن دور می اندازد و خویشتن را عشوه می دهد و همه در دل خویش آن صورت کند که بر وفق آروزی وی بود، پس همیشه زندگانی و مال و زن و فرزند و اسباب دنیا با خیال خود تقدیر می کند که بر جای باشد و مرگ را که مخالف آرزوی وی است فراموش کند. اگر وقتی به خاطر وی درآید تسویف کند و گوید، «ای مرد! روزگار در پیش است. کار مرگ بتوان ساخت». چون بزرگ بباشد گوید، «ای مرد صبر کن تا پیری». چون پیر شود گوید، «چندان که این عمارت تمام شود و این فرزند را جهاز سازی و دل از وی فارغ کنی و این ضیاع را آب بیرون کنی تا دل از قوت فارغ شود تا لذت عبادت یابی، و این دشمن را که شماتت کرده است مالش دهی». و همچنین تاخیر می کند تا فارغ شود و از هر شغلی ده شغل دیگر نیز تولد کند.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

2 دقیقه زمان مطالعه

بدان که از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 123

1. بدان که علاج دفع سبب بود. چون سبب بدانستی به دفع آن مشغول باشی. اما سبب دوستی دنیا را علاج بدان کند که گفته ایم در کتاب حب دنیا و در جمله هرکه دنیا را بداند دنیا را دوست ندارد که بداند که لذت وی روزی چند است که به مرگ ناچار باطل شود و آنگاه در حال منغص و مکدر است و از رنج خالی نیست و هرگز کسی را صافی نشده است و هرکه از طول آخرت بیندیشد و از مختصری عمر داند که فروختن آخرت به دنیا هم چنان بود که کسی درمی در خواب دوست تر دارد از دیناری در بیداری، که دنیا چون خوابی است: «الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا». و اما جهل را علاج به فکر صافی و معرفت حقیقی کند که بداند که مرگ چون که به دست وی نیست آن وقت بیاید که خواهد تا بر جوانی اعتماد نکند یا بر کاری دیگر.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

بدان که از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 124

1. بدان که خلق اندر این متفاوتند: کس بود که آن خواهد که همیشه در دنیا می بود. چنان که حق تعالی گفت، «یود احدهم لو یعمر الف سنه» و کس بود که خواهد که پیر شود و کس بود که یک سال امید بیش ندارد تدبیر سال دیگر نکند، و کس بود که روزی بیش امید ندارد، تدبیر فردا نکند. چنان که عیسی (ع) گفت، «اندوه روزی فردا مبرید، که اگر اجل مانده باشد، روزی مانده باشد، و اگر زندگانی نمانده باشد رنج روزی دیگران چه کشی؟»
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

2 دقیقه زمان مطالعه

بدان که از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 125

1. بدان که اگر آدمی را هیچ چیزی فرا پیش نیست مگر سکرات مرگ و جان کندن و شدت آن. بایستی اگر عقل داشتی از بیم آن از دنیا هیچ لذت نیافتی که اگر ترسد که ترکی از در خانه درخواهد آمد که وی را یک دبوس بزند، از خوردن و خفتن لذت نیابد از بیم آن و باشد که خود نیاید.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

3 دقیقه زمان مطالعه

بدان که از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 126

1. بدان که بیرون از این سه داهیه هول در پیش است: یکی آن که صورت ملک الموت بیند. و در خبر است که ابراهیم (ع)، ملک الموت را گفت، «خواهم که در آن صورت که جان گناهکاران بستانی تو را بینم». گفت، «طاقت نداری»، گفت، «لابد است»، خویشتن بدان صورت به وی نمود. شخصی دید سیاه و گنده، مویها برپای خاسته و جامه های سیاه پوشیده و دود و آتش از بینی و دهان وی بیرون می آید. ابراهیم از هوش بشد و بیفتاد. چون با عقل آمد با صورت خویش شده بود. گفت، «یا ملک الموت! اگر عاصی پیش از صورت تو نخواهد دیده بسنده است». و بدان که مطیعان از این هول رسته باشند، وی را بر نیکوترین صورت بینند، چنان که اگر هیچ راحت نخواهد دید مگر جمال صورت وی کفایت بود.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

4 دقیقه زمان مطالعه

رسول (ص) از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 127

1. رسول (ص) گفت، «در آن وقت که مرده را در گور نهند گور گوید، «ویحک یابن، به آدم، به چه غره شدی به من؟ ندانستی که من خانه محتنم و خانه ظلمتم و خانه تنهائیم و خانه کَرَمم؟ به چه فریفته شدی که بر من می گذشتی متحیر وار یک پای پیش می نهادی و یکی پس؟» اگر مصلح بود کسی از وی جواب دهد که چه گویی یا گور؟ که وی به صلاح بود و امر معروف و نهی منکر کرد. گوید لاجرم بر وی بوستان کردم سبز. آنگاه تن وی نوری گردد و روح وی به آسمان شود. و در اثر است که مرده را در گور نهند و عذاب کنند. همسایگان وی آواز دهند که یا متخلف! تو باری باز پس ماندی و ما از پیش بیامدیم. چرا به ما عبرت نگرفتی. ندیدی که ما بیامدیم و اعمال ما منقطع شد و تو مهلت یافتی؟ چرا آنچه ما را فوت شد تو تدارک نکردی؟ و هم چنین همه گوشهای زمین ندا کنند که ای فریفته دنیا! چرا عبرت نگرفتی به کسانی که از پیش تو برفتند و هم چون تو فریفته شده بودند؟ و در خبر است که بنده شایسته را چون در گور نهند کردارهای نیکو گرد بر گرد فرو گیرند و وی را نگاه می دارند. چون ملایکه عذاب از جانب پای درآیند نماز پیش آید و گوید، «بسیاری بر پای ایستاده است برای خدای». و چون از جانب سر درآیند روزه گوید، «نه بسیار تشنگی کشیده است در دنیا». و چون از جانب تن درآید، حج و غزا گویند، «نه. رنج بسیار کشیده است به تن». و چون از جانب دست درآید صدقه گوید، «دست از وی بدارید که بدین دست صدقه بسیار داده است». ملایکه گویند، «خوش و مبارکت باد». بازگردند و ملایکه رحمت بیایند. وی را فرشی از بهشت بیاورند و بیفکنند و گور بر وی فراخ کنند چندان که چشم برسد و قندیلی از بهشت بیاورند تا در نور آن می بود تا روز قیامت.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

2 دقیقه زمان مطالعه

رسول (ص) از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 128

1. رسول (ص) گفت، «چون بنده بمیرد دو فرشته بیایند بر وی سیاه و به چشم ازرق. یکی را نام منکر و یکی را نکیر. گویند، «چه می گفتی در پیغامبر؟» اگر مومن بود گوید، «بنده و رسول خدای بود. گواهی دهم که خدای یکی است و محمد رسول وی است». هفتاد ارش در هفتاد ارش گور بر وی فراخ کنند و روشن و پرنور، و گویند، «بخسب خفتی عروس وار چنان که هیچ چیز تو را بیدار نکند مگر آن که دوست تر داری». و اگر منافق بود گوید، «ندانم. می شنیدم از مردمان که چیزی می گفتند. من نیز می گفتم». پس زمین را گویند تا بر وی تنگ فراهم آید چنان که پهلوها به هم رسند و هم چنان در عذاب می بود».
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

5 دقیقه زمان مطالعه

رسول (ص) از امام محمد غزالی کیمیای سعادت 129

1. رسول (ص) گفت، «هرکه مرا به خواب بیند مرا بیند که شیطان بر صورت من نتواند آمدن». و عمر رضی الله عنه رسول (ص) را به خواب دید سر بر وی گران. عمر گفت، «چه بوده است؟» گفت، «نتوانی که در روزه اهل خویشتن را بوسه دهی». هرگز نیز عمر آن نکرد هرچند که این حرام نیست ولکن ناکردن اولیتر. و با صدیقان چنین دقایق مسامحت نکنند اگرچه با دیگران کنند.
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

9 دقیقه زمان مطالعه