15 اثر از مقطعات در دیوان اشعار قطران تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار قطران تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

مقطعات در دیوان اشعار قطران تبریزی

1 دل مسکین مرا کژدم دوری بگزید تا برفت آن صنم دلبر و دوری بگزید

2 طرب از من بگریزاند و خود از من بگریخت طرب از من برمایند و خود از من برمید

3 گر نیابمش بسا درد که من خواهم یافت ور نه بینمش بسا درد که من خواهم دید

1 بتی بروی چو لاله شکفته بر دیبا تنم اسیر بلا کرد و دل اسیر هوا

2 دلم بصحبت او همچو پشت او شده راست تنم ز فرقت او همچو زلف اوست دو تا

3 بدست دارد تیر و بغمزه دارد تیر ز دست کرده رها و ز غمره کرده رها

4 ز غمزه زد بنشانه ز دست زد بدلم نه آن ز دست خطا شد نه این ز غمزه خطا

1 ایا شده ز تو مدحت گران و زر ارزان هنر نمائی و سرمایه هنرورزان

2 دل موافق میر از لقای تو خرم تن مخالف شاه از نهیب تو لرزان

3 معادیان تو بی فره اند و بی فرهنگ موافقان تو با فره اندر با فرزان

4 بفضل خویش مرا پار رسمکی دادی کنون بباید دادن بسی فزون تر ازان

1 آن کس که بیک چشم زدن برد دل من زد آتش افروخته در آب و گل من

2 هرگز نکند سوی من خسته نگاهی از آنکه نخواهد که شود شاد دل من

1 به تبریز خانه برین بر زمین؟ بکردم بدینار و در ثمین

2 پر از بوستانش یمین و یسار پر از گلستانش یسار و یمین

3 ز بس بوی فرخار وارش هوا ز بس نقش کابل مثالش زمین

4 فراوان در او خورده میر اجل می سرخ بر نرگس و یاسمین

1 خدایگانا با تو زمانه ساخته باد دلت فروخته باد و تنت فراخته باد

2 هرانکسی که نخواهد فروخته دل تو روانش آخته با دو دلش گداخته باد

3 مخالفان ترا چرخ کرده باد نوان موافقان ترا مشتری نواخته باد

4 دل ولیت بسان چراغ روشن باد تن عدوت بسان کناغ تاخته باد

1 ای آنکه چون تو زیر فلک شهریار نیست آمد بهار خرم و کس شاد خوار نیست

2 اندر بهی شدنت بیابد بها بهار تا تو بهی نیابی کس را بهار نیست

3 تا تو بهار یافتی از درد خستگی اندر همه جهان تن کس بی نهار نیست

4 جاوید جانت را بتن اندر قرار باد کز تو بگیتی اندر کس را قرار نیست

1 سرنگون مانده است جانم زان دو زلف سرنگون لاله گون گشته است چشمم زان دو لعل لاله گون

2 تا بناگوشش ندیدم مه ندیدم بارور تا زنخدانش ندیدم چه ندیدم سرنگون

3 از دهانش خیره ماندم من که چون گوید سخن از میانش خیره ماندم من که چون ناید برون

4 روزگرا از چشم بد دارد نگه او را که هست گرد رخسارش بخط جادوئی عمد افسون

1 هرگه که من از طلعت تو دور بمانم چون ماه ز روی خور بی نور بمانم

2 سور همه گیتی بمی سوری باشد ترسم که من ای سید بی سور بمانم

1 آن را که همی جست و دلم بخت بمن داد اکنون بستاند دلم از ناز و طرب داد

2 از بخت بد آزادم و از یار بشادی شاد است بمن همچو من آن ماه پریزاد

3 گر شادم از آن یار وفادار عجب نیست گز یار وفادار همه خلق بود شاد

4 گر لاله و شمشاد نروید بجهان نیز بس باد مرا زلف و رخش لاله و شمشاد

آثار قطران تبریزی

15 اثر از مقطعات در دیوان اشعار قطران تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار قطران تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی