بازآ که دل از داغ تو آراسته از قصاب کاشانی غزل 24
1. بازآ که دل از داغ تو آراسته تن را
پر ساخته زین لاله سراپای چمن را
...
1. بازآ که دل از داغ تو آراسته تن را
پر ساخته زین لاله سراپای چمن را
...
1. تا کرده محبت هدف تیر تو جان را
بر قصد من ابروی تو زه کرده کمان را
...
1. ای خرم از نسیم وصالت بهارها
گلچین بوستان رخت گلعذارها
...
1. دل پر از افغان و ظاهر خالی از جوشیم ما
از سخن لبریز و از گفتار خاموشیم ما
...
1. کی ز جور دهر کم فرصت الم داریم ما
چون تو را داریم از دشمن چه غم داریم ما
...
1. مگر آن آتشینخو آگه از بخت من است امشب
که همچون شمع مغز استخوانم روشن است امشب
...
1. گفتگویت در تبسم میکند شکر در آب
خورده بس لعل لبانت غوطه چون گوهر در آب
...
1. عمریست در خیال تو از روز تا به شب
در آتشم چو خال تو از روز تا به شب
...
1. گر شود آن شوخ با من مهربان دارم عجب
گر کند از یک نگاهم قصد جان دارم عجب
...
1. روشن شده از حسن تو کاشانهام امشب
خوش باش که بر گرد تو پروانهام امشب
...
1. هر کجا عکس جمال یار میافتد در آب
گویی از گلشن گل بیخار میافتد در آب
...
1. چو رخ برتافت دیدم طره گیسوی یار امشب
چهها دارد به سر این اختر دنبالهدار امشب
...