در ملک جم ز شوق شهنشاه راستین از قاآنی قصیده 298
1. در ملک جم ز شوق شهنشاه راستین
از جزع خویش پر زگهر کردم آستین
...
1. در ملک جم ز شوق شهنشاه راستین
از جزع خویش پر زگهر کردم آستین
...
1. دوش چو سلطان چرخ گشت به مغرب مکین
جانب مسجد شدم از پی اکمال دین
...
1. دوش که شاه اختران والی چرخ چارمین
کرد ز اوج آسمان میل به مرکز زمین
...
1. عیدست و آن ابرو کمان دلدادگان را درکمین
هم پیش تیغش دل نشان هم پیش تیرش دلنشین
...
1. ماه دو هفت سال من آن یار نازنین
هر هفت کرده آمد یک هفته پیش ازین
...
1. ماه من دارد ز سیم ساده یک خرمن سرین
من به گرد خرمنش همچون گدایان خوشه چین
...
1. آن خال سیه از بر آن نرگس جادو
چون نافهٔ مشکست جدا گشته ز آهو
...
1. الحمدکه آمد ز سفر موکب خسرو
وز موکب او کوکب دین یافته پرتو
...
1. ای ترک من ای مهر سپهرت شده هندو
شیرانت مسخر به یکی حملهٔ آهو
...
1. دوش چو بنهفت نوعروس ختن رو
شاهد زنگی گره گشاد ز ابرو
...
1. باز سرسبز شد زمین ز گیاه
همچو اقبال ناصرالدین شاه
...