آوخ آوخکه شد پسرعم من از قاآنی قصیده 286
1. آوخ آوخکه شد پسرعم من
مایهٔ رنج و محنت و غم من
...
1. آوخ آوخکه شد پسرعم من
مایهٔ رنج و محنت و غم من
...
1. رود آمون گشت هامون ز اشک جیحونزای من
رشک سیحون شد زمین از چشم خون پالای من
...
1. از چه نگویم سپاس ایزد بیچون
از چه نرانم درود طالع میمون
...
1. ای ترک من ای عید تو چون روی تو میمون
بر طرهٔ مفتول تو دلها همه مفتون
...
1. منجر چون تافت مهر ازکاخگردون
گهر انگیخت این بحر صدفگون
...
1. یازده ساله کودکی هست به کاخم اندرون
سست وفا وسخت دل خردقضیب و گردکون
...
1. آفتاب زمانه شمسالدین
ای قدر قدر آسمان تمکین
...
1. از بوی بهار و فر فروردین
شد باغ بهشت و باد مشکآگین
...
1. امسال گویی از اثر باد فرودین
جای سمن ثریا میروید از زمین
...
1. به راغ و باغ گذرکرد ابر فروردین
شراره ریخت بر آن و ستاره ریخت براین
...
1. حبذا تشریف شاهشاه دریا آستین
مرحبا اندام جانافروز صدر راستین
...
1. خوش بود خاصه فصل فروردین
بادهٔ تلخ و بوسهٔ شیرین
...