1 جانانه بچشم ما در اطوار وجود هر لحظه بصورت دگر جلوه نمود
2 در پرده اشکال و صور پرده نشین تحقیق چو کردیم یکی بیش نبود
1 سید باید چنان که باید باشد در سیرت و صورت اب و جد باشد
2 هر بد فعلی که فعل او بد باشد حاشا که ز اولاد محمد باشد
1 ای کرده بصد خون جگر جمع متاع آیا چه شود حال تو هنگام وداع
2 با خلق نزاع از پی دنیا کم کن دنیا نه متاعیست که ارزد بنزاع
1 علم و ادبست مایه عز و شرف گوهر که نباشد چه گشاید ز صدف
2 تا فرصت کار هست بی کار مباش مپسند که بیهوده شود عمر تلف
1 نگشاد بپرسش من آن دلبر لب کام دل من نداد آن شکر لب
2 مقصود نشد میسر از دولت وصل وز شوق رسید دل بجان جان بر لب
1 ای بر همه اتباع فرمان تو فرض در دمت احسان تو رزق همه فرض
2 کار همه خلق را میسر سامان ناگشته بر آستانه قدر تو عرض
1 بنمود رخت بنفشه باغیست مگر شد انجمن افروز چراغیست مگر
2 جا کرد خیال خال تو در دل و جان جان و دل من بسوخت داعیست مگر
1 عمرم بطلب کاری صانع بگذشت در حیرت آثار صنایع بگذشت
2 گر عمر گذشت نیست افسوس مرا افسوس ز عمریست که ضایع بگذشت
1 دور از رخ او نمی کنم رغبت باغ دارم ز تماشای گل و لاله فراغ
2 ترسم که خلد بسینه ام از گل خار آتش فکند بر جگرم لاله ز داغ
1 پیوسته فلک با قران اختر می سوزد داغ بر دل اهل نظر
2 تا شام و سحر را بمدار آوردست شامی بمراد کس نکردست سحر