هر دم ای گل از تو در گلشن از فروغی بسطامی غزل 96
1. هر دم ای گل از تو در گلشن فغان تازه است
عندلیبان کهن را داستان تازه است
1. هر دم ای گل از تو در گلشن فغان تازه است
عندلیبان کهن را داستان تازه است
1. در سینه دلت مایل هر شعلهٔ آهی است
در سیم سفید تو عجب سنگ سیاهی است
1. طوطی وظیفهخوار لب نوشخند توست
شکر فروش مصر خریدار قند توست
1. زین حلاوتها که در کنج لب شیرین تست
کی اجل بندد زبانی را که در تحسین تست
1. ترک کمان کشیده دو چشم سیاه تست
تیری که بر نشانه نشیند نگاه تست
1. گرنه خورشید فلک خاک نشین ره تست
پس چرا هر سحر افتاده به جولانگه تست
1. هر سر موی تو را پیوندی از گیسوی تست
حلقهها در حلق من از حلقههای موی تست
1. کیفیتی که دیدم از آن چشم نیم مست
با صدهزار جام نیارد کسی به دست
1. چشم تماشای خلق در رخ زیبای اوست
هر که نظر میکنی محو تماشای اوست
1. قطع نظر ز دشمن ما کرد چشم دوست
دردی که داشتیم دوا کرد چشم دوست
1. ای خوشا وقتی که بگشایم نظر در روی دوست
سر نهم در خط جانان جان دهم بر بوی دوست