از وفا نام شنیدیم همینست از فیض کاشانی غزل 785
1. از وفا نام شنیدیم همینست همین
زان نشان بس طلبیدیم همین است همین
...
1. از وفا نام شنیدیم همینست همین
زان نشان بس طلبیدیم همین است همین
...
1. جانب دوست میکشد عشق مرا که همچنین
جذبهٔ اوست سوی او راهنما که همچنین
...
1. سوختم از جفات من حق وفا که همچنین
ز آتش دل گداخت تن جان شما که همچنین
...
1. ای صبا با یار سنگین دل بگو
چون رسانیدی سلام من بگو
...
1. ای که دانی سرّ ما را مو بمو
شمهٔ احوال ما با ما بگو
...
1. پیک صبا ز کوی او آمد و داد بوی او
گفت که ها بگیر هی آیت رحمتی ز هو
...
1. دل ز پی جست و جو در بدرو کو بکو
همره او دلبرش میبردش سو بسو
...
1. گر برفت اندر غمت دل گو برو
جان اگر هم شد فدایت گو بشو
...
1. زهر هجران میچشم از من چنین میخواهد او
جور دوری میکشم از من چنین میخواهد او
...
1. گه سوی طاعت روم گه سوی عصیان او
مظهر لطفم من و مظهر غفران او
...
1. ساقی از آنجهان بده بادهٔ جان سبو سبو
تا بکشم بکام دل قوت روان سبو سبو
...
1. خورشید ذرهایست ز نور جمال تو
افلاک قطرهایست ز بحر نوال تو
...