پری رویان به ما کردند نظاره از فایز بیتی 373
1. پری رویان به ما کردند نظاره
یکی چون ماه و باقی چون ستاره
...
1. پری رویان به ما کردند نظاره
یکی چون ماه و باقی چون ستاره
...
1. نسیم! آهسته آهسته سحرگاه
روان شو سوی یار از راه و بیراه
...
1. نمی بینم ز مردم آشنایی
نمی آید ز کس بوی وفایی
...
1. بتا در گوش، گوش آویز داری
لب می گون شکر ریز داری
...
1. ندانم ای غزالم از چه دشتی؟
در ایام جوانی خوش گذشتی
...
1. به قامت مظهر سرو رسایی
به طلعت دلفریب و جانفزایی
...
1. خروس امشب بداده هرزه خوانی
مگر وقت سحر امشب ندانی؟
...
1. تو آتش رخ دلم پروانه کردی
زخون ناحقم پروا نکردی
...
1. بیا جانا که مردم از جدایی
ز حد بگذشت ظلم و بی وفایی
...
1. خداوندا گل ناز آفریدی
تو کبک و بلبل و باز آفریدی
...
1. صباحی دلبر گیسو بلندی
به زیر لب به من زد نیمه خندی
...
1. چه بد کردم که مهر از من بریدی
نمی دانم بدی از من چه دیدی؟
...