شب مهتاب و حوت و برج ماهی از فایز بیتی 409
1. شب مهتاب و حوت و برج ماهی
جوانی و بت مژگان سیاهی
...
1. شب مهتاب و حوت و برج ماهی
جوانی و بت مژگان سیاهی
...
1. خداوندا تو یاری کن تو یاری
که از من بر نیاید هیچ کاری
...
1. ندانم آفتابی یا که ماهی
من این معنی نمی دانم کماهی
...
1. نکردم در وفاداری قصوری
نه در صبر و شکیبایی فتوری
...
1. نه خسرو خواهم و نه خسروانی
نه شیرین خواهم و حسن جوانی
...
1. پس از پیری و ضعف و ناتوانی
دریغا، باز می آمد جوانی
...
1. به ظاهر گر زچشمانم جدایی
بباطن همنشین جان مایی
...