در اول مستم از پیمانه کردی از فایز بیتی 385
1. در اول مستم از پیمانه کردی
چو مرغم آشنا با دانه کردی
1. در اول مستم از پیمانه کردی
چو مرغم آشنا با دانه کردی
1. به بالا بنگری مهتاب بینی
گل خوشبو کنار آب بینی
1. صنم سرخیل ترسازادگانی
مهی اما نه اندر آسمانی
1. نسیم! عنبر شمیمی از کجایی؟
که آمد از تو بوی آشنایی
1. به گیتی هر چه کردم جستجویی
به گلزارش ندیدم رنگ و بویی
1. اگر ماهی به زیر ابر تا کی؟
مسلمانی به دین گبر تا کی؟
1. خدایا زلف و گردن آفریدی
یقین بهر دل من آفریدی
1. دو چشمان تو دارد میل یاری
ولی ز ابروت می ترسم به زاری
1. نه از من سر بزد دلبر خطایی
نه از تو بود جانا بی وفایی
1. بیا کز حد گذشت ایام دوری
کنم تا کی زمهجوری صبوری
1. ز پیشم رفتی ای عهد جوانی
مرا شد تیره بی تو زندگانی
1. خداوندا تو رحمان و رحیمی
به اسرار و ضمیر من علیمی